سرمقاله اعتماد/ برد موشک پرتابگر «ثریا» اروپا را ترسانده است

اعتماد/ « برد موشک پرتابگر «ثریا» اروپا را ترسانده است » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته حسن بهشتیپور است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سه کشور اروپایی در بیانیهای اقدام هفته گذشته ایران در پرتاب ماهواره «ثریا» با ماهوارهبر «قائم ۱۰۰» به مدار ۷۵۰ کیلومتری را محکوم کرده و مدعی شدند این ماهوارهبر از فناوریهای ضروری برای ساخت سامانه موشکهای بالستیک دوربرد استفاده میکند.در همین راستا نکته قابل تامل در بیانیه ادعایی سه کشور اروپایی این است که این گروه از بازیگران به محدودیتهای ادعایی اشاره میکنند که در مهر ماه گذشت و بازه زمانی تعریف شده برای آن به پایان رسید. در این میان چند نکته قابل است؛ نخست: بر اساس بند غروب ایران متعهد شده بود تا به مدت 8 سال از ساخت موشکهایی که قادر به حمل کلاهک هستهای باشند، اجتناب کند. به بیانی دیگر به موجب تعهد فوق صراحتا اعلام شده بود که ایران قادر به ساخت موشک با قابلیت حمل کلاهک هستهای نخواهد بود. ایران نیز صراحتا از همان ابتدا با انتشار بیانیه ذیل قطعنامه 2231 اعلام کرد که ساخت سلاح هستهای در برنامه هستهای ایران تعریف نشده و نخواهد شد. بنابراین ایران به دنبال ساخت موشکی که قادر به حمل کلاهک هستهای باشد، نبود. دوم: کشورهای اروپایی و امریکا شدیدا بر این موضوع مانور میدهند که در یکی از پاروقیهای فصل پنجم قطعنامه 2231 که به گزارههای اجرایی اشاره دارد، در ملاحظاتی ادعایی به این مقوله اشاره شده که ایران حق ساخت پهپاد (نه موشک) را ندارد؛ گزاره ادعایی که ایران هیچگاه آن را نپذیرفته است. از همین رو میتوان گفت که چنین مولفهای بخشی از قطعنامه نیست.در چنین چارچوبی باید گفت شواهد نشان میدهد تروییکای اروپایی در شرایط کنونی بهانهگیری میکند و این ادعا را مطرح کرد که اگر کشوری بتواند موشکی بسازد که قادر به طی کردن 750 کیلومتر باشد، به ادعای این گروه از کشورها بالطبع به شکلی بالقوه قادر به حمل کلاهک هستهای نیز است حتی اگر برای این منظور طراحی نشده باشد. بنابراین تروییکای اروپایی با توسل بدین بهانه با فناوری پیشرفته موشکی در ایران مخالفت میکند. آن هم در شرایطی که ایران خواستهای معقول دارد و تاکید کرده و میکند که ساخت موشک با قابلیتهای پیشرفته از منظر ایران جنبه تدافعی دارد و با هدف افزایش توان دفاعی ایران انجام میشود. در همین راستا میتوان گفت که با لحاظ کردن مجموعه تحریمها و تهدیدهای اعمالی از جانب ایالات متحده و رژیم اسراییل علیه ایران، کشورمان ناچار است تا توان دفاعی خود را با لحاظ کردن فناوریهای پیشرفته ارتقا داده و روی سیستمهای موشکی و جنگندهها سرمایهگذاری کرده و محدودیتها را نپذیرد، بالاخص آنکه چنین محدودیتهایی برای بازیگران و رقبای و دشمنان ایران لحاظ نشده است. به عنوان نمونه اسراییل فارغ از اینکه عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیست به بمب هستهای مجهز هست و علاوه بر آن دارای تجهیزات پیشرفته تهاجمی است. براساس ارزیابیهای انجام شده اسراییل مجهز به 200 کلاهک هستهای است، اما هیچگونه محدودیتی علیه این رژیم اعمال نشده است. سوم: تروییکای اروپایی با علم به اینکه خواستهاش فاقد وجاهت حقوقی است، برای آنکه بتواند از منظر حقوق بینالملل به خواسته ادعاییاش وزن دهد به قطعنامه 2231 استناد میکند.قطعنامهای که هیچ کدام از مفاد آن محدودیتی را بر برنامه موشکی ایران اعمال نمیکند. فارغ از اینها میتوان گفت که آنچه تروییکای اروپایی را ظاهرا نگران کرده، برد موشک پرتاب شده است. در همین راستا واکنش این گروه از کشورها به پرتاب ماهواره ایرانی از دو منظر قابل توجه است یا اینکه این گروه از کشورها میخواهند این موضوع را در شورای امنیت مطرح کنند، اما از آنجایی که در این نهاد بینالمللی هیچ مستندی در باب برنامه ادعایی آنها در ارتباط با ایران وجود ندارد، طبیعتا به لحاظ حقوقی هیچ بازیگری نمیتواند علیه ایران گامی بردارد. بالاخص آنکه در قطعنامه 2231 همین مقولهها به صراحت مطرح شده و ایران این توان را دارد تا برای حراست از خود توانایی موشکیاش را برای دفاع ارتقا دهد. از منظری دیگر اروپا شاید بخواهد بسان ایالات متحده به اهرم زور متوسل شده و مصوبهای تعریف کرده و محدودیتهایی را بر ایران اعمال کند، یعنی اروپا نیز بسان ایالات متحده تلاش کند تا تحریم ثانویهای را علیه ایران اعمال کند، مصوباتی که به لحاظ حقوق بینالمللی فاقد بار حقوقی است و صرفا شاید برای کشورهای اروپایی لازمالاجرا باشد. با این حال از آنجایی که جهان ذیل نظام سلطه قرار دارد، شاید این گروه از بازیگران بتوانند مصوبه خود را بر سایر کشورها تحمیل کنند. پس میتوان گفت این مصوبه احتمالی (در صورتی که تصویب شود) جنبه نمادین دارد و برای آن گروه از بازیگرانی که آن را بپذیرند، لازمالاجرا خواهد بود.با این حال میتوان گفت که مصوبه ادعایی احتمالی به شکلی بالقوه میتواند زمینه را برای اعمال فشار بر ایران هموار کند. در همین راستا نکته قابل توجه این است که ایران باید تلاش کند تا در شرایط کنونی متحدان را به دوست تبدیل کرده و تهدیدها را به فرصت.