ملاقات با لامبورگینی گالاردو LP550-2 مدل 2014 در ایران









خودرو بانک/ در صنعت خودروسازي جهاني بهترينها، در قدرتمندترين حالت ممکن معنا پيدا ميکنند. فلسفههايي چون "هر چه بزرگتر، بهتر" تنها شامل سليقههاي آمريکايي نبود و خيلي زود اروپاييها و ژاپنيها نيز دريافتند که به منظور رقابت در کلاسهاي بالاتر بايد برترين محصولات خود را در بزرگترين، قدرتمندترين و لوکسترين حالت ممکن، يا به عبارت ديگر، مملو از انواع متنوعي از "ترينها" روانه بازار کنند.
در ميان محصولات لامبورگيني نيز رويه به همين ترتيب بود. از اين رو برترينهاي اين خودروساز ماندگار نيز با پيشرانههاي V12 حجيم به بازار روانه شدند تا با مدلهايي چون ميورا، کونتاش، ديابلو، مورسيهلاگو و اونتادور شانهبهشانه برترينهاي جهاني هم کلاس خود به پيش روند.
اما از همان آغاز توليد مشخص بود که هر کسي توان تقبل هزينههاي گزاف تملک و نگهداري اين محصولات برتر اين کمپانيها را ندارد. اين عدم توانايي در ساختار دروني شرکتهاي خودروساز توليد محدود چون لامبورگيني و فراري، به صورت فروش کمتر، درآمد پايينتر و توليد محدودتر ترجمه ميشد که از ديدگاه اقتصادي ضرر بزرگي براي اين شرکتها به حساب ميآمد.
درنتيجه بسيار سريع نمونههاي ارزان قيمتتري با عنوان جهاني "Entry Level يا رده آغازين" به خط توليد اين خودروسازان اضافه شد تا با کسب سهم بيشتر از بازار فروش به کمک المانهايي چون قيمت نهايي پايينتر و هزينههاي نگهداري کمتر، بتوانند جبرانکننده سهم فروش کمتر نمونههاي برتر، کشنده بار اقتصادي محصولات توليدي ديگر و البته تامين کننده سود به عنوان گاوهاي شيرده شرکت باشند. اين محصولات رده آغازين در شرکت لامبورگيني را مدلهايي چون اوراکو، سيلوئِت، يالپا و سپس گالاردو (Gallardo با تلفظ صحيح اسپانيايي گاياردو) و امروزه اوراکان (با تلفظ اشتباه هوراکان در ايران) تشکيل ميدهند که با داشتن حجم بيشتر فروش، نسخههاي سودآور لامبورگيني به حساب ميآيند.
آنچه در ادامه اين مقاله از خودروبانک ميخوانيد آشنايي با آخرين سري توليدي مدل گالاردو کوپه با کد شناسايي LP550-2 مدل 2014 در منطقه آزاد اقتصادي کيش است. لازم به تاکيد است که تلفظ صحيح نام اين خودرو در زبان اسپانيايي گاياردو است اما چون تلفظ نام اين مدل در زبان پارسي به صورت گالاردو رايج شده، در اين مقاله نيز از آن به صورت گالاردو ياد خواهد شد.
آغاز فصلي مشترک
سابقه توليد نمونههاي اقتصاديتر لامبورگيني به گزينههايي چون اوراکو، سيلوئِت و يالپا بازميگردد که همگي از پيشرانههاي ارزان قيمتتر V8 به جاي نمونههاي V12 گرانقيمت و توانمندتر بهره ميبردند. قيمت نهايي پايينتر اين خودروها باعث شد که فروش به مراتب بهتري در مقايسه با نمونههاي V12 را تجربه کنند و سود بيشتري براي لامبورگيني به همراه آورند. پس از تملک لامبورگيني از سوي کرايسلر آمريکا در دهه 1980 ميلادي، مدل يالپا (Jalpa که به اشتباه جالپا نيز تلفظ ميشود)، با وجود کسب عنوان دومين خودرو موفق V8 لامبورگيني، به دليل کاهش حجم فروش در سال 1988 از خط توليد خداحافظي کرد. يالپا آخرين لامبورگيني V8 توليد شده در تاريخ اين شرکت تا زمان ورود شاسيبلند V8 جديد لامبورگيني با نام اوروس در سال 2018 بود.
اين اولين باري نبود که مهندسي بادوام آمريکايي با ظرافت و دقت ايتالياييها ترکيب ميشد. ترکيبي که هر محصول توليدي آن از جمله ديتوماسو پنترا و منگوستا، بيتزاريني 5000GT و حتي مونتهوردي Hai 450 SS (آلماني-آمريکايي) تاريخساز و افسانهاي بود. اين بار نيز همکاري کرايسلر و لامبورگيني در زمينه مهندسي خودرو به دو اقدام تاريخساز انجاميد. اول آن که پيشرانه V10 سري مگنوم کرايسلر (Magnum V10) که يکي از بادوامترين، توانمندترين و تورکيترين پيشرانههاي توليدي کراسيلر بود به دستور مستقيم اين شرکت (به عنوان مالک وقت لامبورگيني) به مهندسان ايتاليايي سپرده شد تا براي استفاده به در خودروهاي اسپرت سواري مورد بازنگري و ريختهگري آلومينيوم قرار بگيرد چرا که پيشرانههاي سري مگنوم در اصل ويژه وانتها و شاسيبلندهاي داج و جيپ طراحي و با چدن ساخته شده بود و به دليل داشتن وزن بسيار زياد، قابل استفاده در محصولات سواري نبود. مهندسان لامبورگيني با استفاده از تخصص خود در صنعت ريختهگري آلومينيوم، پيشرانه V10 مگنوم را مناسب خودروهاي اسپرت سواري از جنس تمام آلومينيوم ريختتهگري کردند. نتيجه کار پيدايش پيشرانه هيولاي 8 ليتري V10 بود که در اولين نمونه از خودرو داج وايپر به مدت 5 نسل (تا 8.4 ليتر) تا سال 2017 از سوي کرايسلر به توليد رسيد تا يکي از خالصترين خودروهاي اسپرت تاريخ جهان را رقم بزند. برخلاف باور بسياري از خودرو دوستان، لامبورگيني هيچ دخالتي در طراحي يا توليد پيشرانه وايپر نداشت و طراحي اين پيشرانه کاملاً از سوي مهندسان آمريکايي کرايسلر و توليد آن در شهر ميشيگان ايالات متحده آمريکا انجام شد.
اقدام دوم ارائه مدلي جديد در قالب يک خودرو مفهومي (Concept Car/خودرو کانسپت) به منظور جايگزيني نسخه از خط خارج شده يالپا بود که به پيشرانه 4 ليتري V10 مجهز بود. اين خودرو به طراحي جورجتو جوجارو از موسسه طراحي ايتالديزاين جيوجارو (Italdesign Giugiaro)، لامبورگيني کالا يا ايتالديزاين کالا نام گرفت. با فروش لامبورگيني به يک شرکت سرمايهگذاري اندونزيايي با نام مگاتِک در سال 1994 و سپس به فولکس واگن آلمان، تنها نسخه مفهومي لامبورگيني کالا هرگز به مرحله توليد نهايي نرسيد اما الهام بخش نسخه جديدي شد که لامبورگيني حالا تحت نظارت فولکس واگن آلمان در ذهن ميپروراند. نسخه مفهومي لامبورگيني کالا در دو بازي کامپيوتري NFS و NFS II به ايفاي نقش پرداخت.
جايگزين ارشد
پس از پايان توليد يالپا در سال 1988 و تا زمان توليد نسخه جايگزين جديد در سال 2003، هيچ خودرو اقتصادي از سوي لامبورگيني به توليد نرسيد. اما در سال 2003 جايگزين جديد يالپا با نام گالاردو از سوي لامبورگيني روانه بازار شد که به جاي پيشرانه V8 از نمونه قدرتمندتر V10 حاصل دوران همکاري کرايسلر و لامبورگيني بهره ميبرد. با وجود داشتن دو سيلندر کمتر از پيشرانههاي عظيم 6 ليتري V12 لامبورگيني در آن زمان، گالاردوهاي V10 هزينه توليد به مراتب پايينتري داشتند که از رويه طراحي و همکاري مشترک با کرايسلر آمريکا در دهه 1980 ميلادي نشات ميگرفت. زماني که لامبورگيني پيشرانه 8 ليتري وايپر را براي کرايسلر ريختهگري کرد، آن پيشرانه تنها يک چهارم پيشرانه 6 ليتري V12 لامبورگيني ديابلو قيمت داشت. اين کاهش چشمگير در فرايند توليد پيشرانه، به عنوان يکي از گرانقيمتترين بخشهاي خودرو، منجر شد تا لامبورگيني بتواند پيشرانههاي V10 جديد خود را با قيمت به مراتب پايينتر اما با توان خروجي بسيار بالاتر از نمونههاي V8 به توليد برساند. اين مهم لامبورگيني را قادر ساخت تا در رقابت با محصولات V8 هم وطن ديرينه خود يعني فراري، بسيار توانمند و پيشرو ظاهر شود.
LP550-2، ارزانتر از بالبوني
مدل 2014 آخرين سال توليد گالاردو پيش از جايگزيني آن با مدل جديد اوراکان بود. نسخه پايه توليدي اين سال در دو سبک هاردتاپ کوپه و کانورتيبل کوپه بود که نمونه مورد بررسي اين مقاله نمونه کوپه است. ابعاد خارجي اين خودرو به ترتيب برابر با 4345×1900×1165 ميليمتر قرار گرفته بر فاصله محورهاي 2560 ميليمتري است. به وضوح مشخص است که اين اسپرت کوپه دو نفره موتور وسط خودرويي بسيار جمع و جور با قابليت مانوردهي بسيار بالا است.
همانطورکه از سبک کدگذاري در نام اين خودرو پيدا است، عدد 2 نشان دهنده متحرک عقب بودن آن است که در نمونههاي دو ديفرانسيل اين عدد با کد 4 جايگزين ميشود. البته نسخه پايه تنها به صورت تک ديفرانسيل عرضه شده و نمونههاي دو ديفرانسيل تنها در نمونههاي قدرتمندتر LP560-4 و LP570-4 به بازار عرضه ميشدند.
اگرچه نمونه مورد بررسي نسخه پايه اين خودرو به حساب ميآيد اما اين حقيقت نبايد از جذابيت خودرو براي شما بکاهد. لامبورگيني در سال 2009 نسخهاي مشابه (LP550-2) با نام شناسايي انحصاري "نسخه والنتينو بالبوني" کاملاً بر اساس درخواست راننده آزمايشي مشهور اين خودروساز در تيراژ بسيار محدودي به توليد رساند. اين خودرو منحصر به فرد 30 کيلوگرم سبکتر از خودرو مورد بررسي اين مقاله بود اما در عين حال از پيشرانه و سيستم انتقال نيرو مشابه بهره ميبرد. بالبوني اعتقاد داشت که يک سوپر اسپرت اصيل بايد دنده دستي و ديفراسيل عقب باشد و لامبورگيني نيز 250 دستگاه را کاملاً بر اساس درخواست بالبوني به توليد رساند که از ديدگاه رنگآميزي و ستاپ سيستم تعليق به همراه امضاي شخص بالبوني و پلاک نشانگر شماره توليد با خودروهاي ديگر متفاوت بود.
LP550-2 کوپه مدل 2014 از دامنههاي مشکي رنگ در دوطرف خودرو و رنگ يکپارچه تک رنگ بهره ميبرد که از اين رو از نسخههاي ديگر، مخصوصاً نمونه بالبوني، متمايز ميشود. پيشرانه به کار رفته در اين مدل نيروگاه 5.2 ليتري 90 درجه V10 دو ميل سوپاپ (DOHC) نسل دوم، مشترک با بسياري از ساختههاي فولکس واگن از جمله آئودي R8 V10 است. اين پيشرانه تنفس طبيعي (فاقد سيستم پرخوران) ميتواند 550 PS معادل 543 اسب بخار قدرت در دور بسيار بالاي 8000 و 540 نيوتنمتر گشتاور در دور 6500 توليد کند.
نيرو توليدي اين پيشرانه توانمند پردور ميتواند از طريق دو گيربکس متفاوت به محور عقب منتقل شود. نمونه اول گزينه 6 سرعت دستي و گزينه آپشنال دوم نمونه اتوماتيک 6 سرعت الکترونيکي لامبورگيني با نام E-Gear است که خودرو مورد بررسي نيز به همين گيربکس مجهز است. اين گيربکس اتوماتيک به همراه دو پدال شيفتر بزرگ قرار گرفته پشت غربيلک فرمان به صورت دستي و به روش سيکوئنشال (ترتيبي) کنترل ميشود که سرعت تعويض دنده در آن بسيار سريع است که حسي همانند سواري در خودروهاي مسابقهاي را تداعي ميکند. همچنين ميتوان اين گيربکس را در حالت کاملاً اتوماتيک قرار داد تا بدون استفاده از حالت دستي دندهها را تعويض کند. اگرچه تيراژ توليد نمونههاي دستي بسيار کمتر از نمونههاي اتوماتيک E-Gear و بسيار خاصتر و ارزشمندتر است اما همچنان بسياري از خريداران حس سواري اسپرتتر گيربکس اتوماتيک الکترونيکي اين گالاردو را بيشتر از نمونه دستي آن ميپسندند چرا که بسيار سادهتر و سريعتر اما کاملاً بر خلاف سليقه شخصي والنتينو بالبوني است. در نهايت بايد پذيرفت که 99 درصد از مالکان اين خودرو نميتوانند به دقت و صحت بالبوني گيربکس 6 سرعتي تمام دستي اين خودرو را کنترل کنند.
LP550-2 بر ريمهاي اسپرت آلياژي بسيار سبک 19 اينچي سوار است که عرض تايرهاي آن در جلو برابر با 235 ميليمتر و در عقب 295 ميليمتر است. سيستم تعليق و ترمز در هر چهار چرخ از نوع جناغي دوبل (Double A-Arm) با ستاپ مشترک با نسخه والنتينو بالبوني و ديسکي دوجداره هواخنک بوستردار از برند برمبو است تا چسبندگي اين هيولاي تک ديفرانسيل در پيچها و توان ايستايي در سرعتهاي بالا و جادههاي پرسرعت را تضمين کند.
LP550-2 وزن خالصي برابر با 1523 کيلوگرم دارد که احترام برانگيز است. اين خودرو ميتواند تنها در 3.9 ثانيه از حالت سکون به تندي 100 کيلومتر بر ساعت دست پيدا کند تا در رده خودروهاي اسپرت بسيار جديِ رقابت جهاني قرار بگيرد. اما نکته جالب توجه اين خودرو تنها قابليت شتابگيري و دستيابي به سرعتي نزديک به 300 کيلومتر بر ساعت نيست. بازه مصرف سوخت اين پيشرانه به شکل بسيار عجيبي باز است. به اين صورت که در شرايط رانندگي درون شهري، اين پيشرانه تشنه ميتواند تا 22 ليتر در هر 100 کيلومتر سوخت باکيفيت و اکتان بالا مصرف کند در حالي که در رانندگيهاي سرگاز در اتوبانهاي بدون ترافيک مصرف سوخت آن در حدود 10 ليتر در هر 100 کيلومتر است. اين در حالي است که مصرف سوخت ميانگين آن در حدود 16 ليتر در هر صد کيلومتر عنوان شده که نه تنها طبيعي است بلکه رقم قابل احترامي براي اين خودرو تشنه به حساب ميآيد.
سخن نهايي
اگرچه نسخههاي قدرتمندتري از گالاردو در نمونه هاي دو ديفرانسيل روانه بازار شد اما خريد يک نمونه پايه ديفرانسيل عقب تنها به مانند "ارزانترين نسخه موجود" ايفاي نقش نميکند. اين خودرو با داشتن شباهتهاي فني بسيار زياد به آنچه والنتينو بالبوني در ذهن داشت همچنان يکي از محبوبترين نسخههاي گالاردو در جهان است که در نسخه 6 سرعته دستي با سيستم انتقال نيرو ديفرانسيل عقب، يک خودرو ابر اسپرت سختگير و لذتبخش به حساب ميآيد.
با وجود سختگيريهاي قانوني واردات و پيش از منع واردات خودورهاي خاص بيشتر از 8 سيلندر در ايران، گالاردو يکي از محبوبترين محصولات لامبورگيني بود که در تيراژ بسيار بالاتر از نمونههاي انگشتشمار مورسيهلاگو و اونتادور به کشور وارد شد که دليل آن چيزي نيست جز قيمت نهايي به مراتب کمتر، چيزي در حدود نصف تا دو سوم قيمت. اما بايد عنوان کرد که پيشرانه و گيربکس اتوماتيک اين خودرو بسيار حساس و گران قيمت است. در نتيجه ميتوان تصور کرد استفاده از آن با بنزين بسيار کم کيفيت موجود در ايران ميتواند هزينههاي سرسامآور تعميرات در دراز مدت را به همراه داشته باشد. نيازمندي به رسيدگيهاي دورهاي زود هنگام، قيمت بسيار بالاي قطعات مصرفي چون لنتهاي ترمز، فيلتر و روغن موتور و البته اجرت بسيار بالاي انجام اين خدمات در کنار محدوديتهاي خدماتي گسترده چنين خودرويي در کشور، تملک آن در ايران را به يک کابوس تبديل ميکند.
در عين حال نبايد فراموش کرد که تملک چنين خودرويي در کشور به معناي قرارگيري ميان جامعهاي بسيار کوچک از سريعترين مردان ايران زمين خواهد بود که لذت سواري آن در هيچ خودرويي حتي انواع پورشه يافت نخواهد شد.