مغز دوستان صمیمی حتی در سکوت هماهنگ میشود

خراسان/ وقتی دوستان صمیمی کنار هم هستند، الگوهای فعالیت مغزیشان همنوایی پیدا میکند. سالها این گونه لحظات به عنوان «شیمی دوستی» یا «حس ششم» توصیف میشدند؛ تجربههایی که توضیحشان دشوار بود، اما همه در زندگی لمسشان کردهایم. حالا پژوهشهای علوم اعصاب دریچهای تازه گشودهاند. این ریتم مشترک در امواج مغزی توضیح میدهد چرا فهمیدن، خندیدن یا حتی سکوت کردن در کنار یک دوست نزدیک، چنین آسان و بیزحمت است. دانشمندان این پدیده را نشانهای میدانند از این که روابط انسانی نهفقط در قلب، که در عمق مغز ریشه دارد. کافی است کنار دوست صمیمیتان بنشینید. او نیمکلمه میگوید و شما ادامهاش را میدانید. خندههایتان دقیقاً در یک لحظه بلند میشود و سکوتهایتان معنای مشترک دارد. آنچه برای دیگران فقط «صمیمیت» بهنظر میرسد، درون مغز اتفاقی واقعی است: «همزمانی عصبی». پیشتر روانشناسان اجتماعی آن را با مفاهیمی، چون اعتماد و تجربههای مشترک توضیح میدادند. اما علوم اعصاب در دهههای اخیر نشان دادهاند ماجرا عمیقتر از این حرفهاست. وقتی دوستان نزدیک کنار هم هستند، مغزهایشان واقعاً وارد ریتمی مشترک میشوند. امواج عصبی آن ها چنان هماهنگ میشود که گویی یک «زبان پنهان» میانشان جریان دارد؛ زبانی که میتواند راز درک سریع، همدلی عمیق و پیوند پایدار دوستی را آشکار کند.
چرا دوستان صمیمی هماهنگترند؟
نتایج مطالعات منتشرشده در مجله «آکسفورد آکادمیک» در پاسخ به این سوال که چرا دوستان صمیمی هماهنگترند؟ چهار دلیل اصلی را برجسته میکنند. نخست، «تجربههای مشترک»است. سالها خاطره و موقعیت مشابه مثل یک «کتابخانه عصبی» مشترک عمل میکند و پردازش اطلاعات را همسو میسازد. دوم، «اعتماد و امنیت روانی» است. کنار فردی که به او اعتماد داریم، مغز کمتر درگیر واکنشهای تهدید است. سومین دلیل، «همدلی عاطفی» است. دوستان هنگام شادی یا ناراحتی واکنشهای مشابهی نشان میدهند و این در سطح مغزی به شکل همزمانی در شبکههای هیجانی ثبت میشود. آخرین مورد، «ارتباط غیرکلامی» است. یک نگاه، یک سکوت یا حتی حرکت دست کافی است تا مغزها به یک ریتم بیفتند.