نماد آخرین خبر

شعر نوستالژیک امشب؛ دو کاج

منبع
بيتوته
بروزرسانی
شعر نوستالژیک امشب؛ دو کاج

بيتوته/ در کنار خطوط سيم پيام خارج از ده، دو کاج، روييدند
ساليان دراز، رهگذران آن دو را چون دو دوست، مي‌ديدند
روزي از روزهاي پاييزي زير رگبار و تازيانه‌ي باد
يکي از کاج‌ها به خود لرزيد، خم شد و روي ديگري افتاد
گفت اي آشنا ببخش مرا، خوب در حال من تامّل کن
ريشه‌هايم ز خاک بيرون است، چند روزي مرا تحمل کن
کاج همسايه گفت با تندي، مردم آزار، از تو بيزارم
دور شو، دست از سرم بردار من کجا طاقت تو را دارم؟
بينوا را سپس تکاني داد يار بي رحم و بي‌محبت او
سيم‌ها پاره گشت و کاج افتاد بر زمين نقش بست قامت او
مرکز ارتباط، ديد آن روز انتقال پيام، ممکن نيست
گشت عازم، گروه پي جويي تا ببيند که عيب کار از چيست
سيم‌بانان پس از مرمت سيم راه تکرار بر خطر بستند
يعني آن کاج سنگ دل را نيز با تبر، تکه تکه، بشکستند

شاعر: محمد جواد محبت

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar