آیا تاکنون صدای واقعی عقاب را شنیدهاید؟ حقیقت احتمالاً برایتان شوکهکننده است
زومیت/ احتمالاً سالها صدای فریادهای عقاب سرسفید را در رسانهها شنیدهاید، اما حقیقت شوکهکننده این است که صدای جیغهای ترسناک اصلاً متعلق به او نیست.
در دل جنگلهای آمریکای شمالی، پرندهای عظیم با بالهای گسترده بر فراز آسمان پرواز میکند و ناگهان، فریادی هراسناک فضا را میشکافد. ذهن ما بیدرنگ این صدا را به عقاب سرسفید نسبت میدهد. اما حقیقتی که گزارشها فاش کردهاند، شوکهکنندهتر از آن چیزی است که انتظار دارید: این پرندهی باشکوه هرگز چنین صدایی از خود تولید نمیکند.
عقاب سرسفید (Haliaeetus leucocephalus) یکی از شناختهشدهترین پرندگان شکاری آمریکای شمالی است. تصویر این پرنده با سر سفید و نگاه نافذش در فرهنگ این قاره، جایگاهی نمادین یافته و اغلب بهعنوان نشانهای از قدرت و آزادی معرفی میشود. در فیلمها، سریالها و حتی فضای مجازی، صدای خشن و گوشخراشی به این پرنده نسبت داده میشود که تصویری هراسانگیز از آن میسازد. با اینحال، واقعیت علمی حکایت دیگری دارد و صدای واقعی این پرنده هیچ شباهتی به آنچه در رسانهها شنیدهایم، ندارد.
بهنقل از آزمایشگاه پرندهشناسی کرنل، عقاب سرسفید با وجود جثه عظیم و ظاهر قدرتمندش، صدایی ضعیف و غیرمنتظره تولید میکند. این صدا بیشتر به سوتهای زیر یا اصوات بمی شباهت دارد که یادآور گنجشک یا کلاغ است تا فریاد هراسناک یک شکارچی آسمان. برای صنعت سینما که بهدنبال خلق پرندهای باشکوه و هراسانگیز است، چنین صداهایی کارآمد نیست. به همین دلیل، هالیوود در نمایش این پرنده، صدای آن را با آوای پرندهای دیگر جایگزین میکند تا جلوهای پرابهتتر ایجاد شود.
باز دمسرخ (Buteo jamaicensis) که در سمت چپ ویدیو مشاهده میکنید، همان پرندهای است که صدای مشهور و پرطنین منتسب به عقاب سرسفید از آن گرفته شده است. براساس گزارش اداره حفاظت از منابع طبیعی میزوری، این گونه در سراسر آمریکای شمالی زندگی میکند و از بزرگترین شاهینهای قاره محسوب میشود.
باز دمسرخ با وجود جثه بزرگ، پرندهای سبکوزن است و توان پرواز بالایی دارد. قدرت بینایی این شکارچی نیز خارقالعاده است؛ چشمهایش نهتنها قادر به تشخیص طعمه از ارتفاع زیاد هستند، بلکه در محدودهی فرابنفش نیز عمل میکنند و امکان دیدن رنگهایی را به پرنده میدهند که برای انسان نامرئی است.
رفتار شکار باز دمسرخ یکی از جنبههای جذاب زندگی این پرنده است. این گونه اغلب روی تیرهای چراغ برق یا نقاط مرتفع مشابه مینشیند تا دیدی گسترده برای یافتن شکار داشته باشد. هنگامی که جانورانی مانند موش صحرایی، خرگوش یا سنجاب درختی وارد میدان دید شوند، باز با پرتابی قدرتمند از ارتفاع شیرجه میزند و طعمه را با چنگالهای نیرومند خود میقاپد. ناکامی در حملهی نخست به معنای پایان تهدید برای طعمه نیست، زیرا این پرندگان در برخی موارد به صورت جفتی شکار را تعقیب میکنند و فرصت دوبارهای برای شکار میآفرینند.
نمونهی مشابهی از جابهجایی صوتی را میتوان در غرش آغازین فیلمهای کمپانی «مترو گلدوین میر» یا بهاختصار، امجیام، مشاهده کرد. در این تصاویر شیری دندانهای خود را به دوربین نشان میدهد، اما صدای پخششده متعلق به شیر نیست. صدابردار پروژه دریافته بود که غرش واقعی حیوان با تصویر پرابهت آن هماهنگی ندارد و بیشتر به غرشی خسته و خوابآلود شبیه است. برای رفع این مشکل، صدای ببر جایگزین شد تا تأثیرگذاری صحنه افزایش یابد.
پدیدههایی مانند صدای جایگزین عقاب سرسفید یا شیر امجیام، نشان میدهد رسانهها برای بازآفرینی تصویری پرقدرت از طبیعت، گاه ناچار به فاصلهگرفتن از واقعیت میشوند. پرسش اساسی در پایان این است که «دروغهای صوتی» تا چه زمانی ادامه خواهند داشت؟