نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
علم و تکنولوژی

مهمترین اختراعات دوران انقلاب صنعتی که جهان را تغییر دادند

منبع
ايسنا
بروزرسانی
مهمترین اختراعات دوران انقلاب صنعتی که جهان را تغییر دادند

ايسنا/ اواسط دهه‌ي ۱۷۰۰ ميلادي تا اواسط دهه‌ي ۱۸۰۰ ميلادي يکي از بهترين دوره‌هاي زماني براي پپيشرفت تکنولوژي و تغييرات اجتماعي بوده است.

 انقلاب صنعتي دوره اي از تغييرات سريع فناوري و اجتماعي بود که جهاني که امروز در آن زندگي مي‌کنيم را شکل داد. اين دوره پر از اختراعات فوق‌العاده و ابزارهايي بود که امروزه مي‌بينيم.

اختراعات زير مربوط به اواسط دهه‌ي ۱۷۰۰ تا سال ۱۸۴۰ است که تصور مي‌شود انقلاب صنعي در آن رخ داد.

پيشرفت در صنعت نساجي با فلايينگ شاتل(Flying shuttle)

يکي از اساسي‌ترين اختراعات آن دوره که پس از ۱۷۶۰ در سراسر شهر لانکاشاير(Lancashire)  مورد استفاده قرار گرفت در زمينه‌ي نساجي رخ داد. اين اختراع در سال ۱۷۳۳ توسط جان کي (John Kay) ثبت اختراع شد. طرز کار اين دستگاه توانست بازدهي کار بافنده را دو برابر و نيروي کار مورد نياز را نصف کند.

قبل از اين اختراع براي دوخت يک لباس از جنس ماهوت بايد دو بافنده دو طرف دستگاه بافندگي قرار مي‌گرفتند اما با اين اختراع يک بافنده مي‌توانست کار دو نفر را انجام دهد و به تنهايي بافندگي را انجام دهد. اين اختراع طي سال‌هاي بعد بهبود يافت که مهم‌ترين آن در سال ۱۷۴۷ رخ داد. تاثير آن به شدت چشمگير بود و باعث شد توليد منسوجات فراتر از ظرفيت ساير صنايع شود.

چرخ نخ‌ريسي "اسپينينگ جني"(Spinning Jenny)

اين چرخ که توسط جيمز هارگريوز(James Hargreaves) ساخته شد در سال ۱۷۶۴ ثبت اختراع شد و يکي ديگر از اختراعات فوق‌العاده‌ي انقلاب صنعتي بود. اين دستگاه در زمان خود فوق‌العاده بود و مي‌توانست براي هميشه جهان را تغيير دهد. به کمک آن ريسندگان مي‌توانستند در زماني برابر نخ بيشتري بريسند. اين چرخ نخ‌ريسي به همراه دستگاه نساجي به صنعتي‌تر شدن صنعت منسوجات در انگلستان کمک کردند و باعث کاهش چشمگير ميزان کار لازم براي توليد يک لباس شد و به بافنده اجازه داد تا همزمان از هشت قرقره يا بيشتر استفاده کند و با پيشرفت‌هاي بعدي در گذر زمان، اين عدد به ۱۲۰ قرقره رسيد. هارگريوز به عنوان عامل اصلي توسعه سيستم‌هاي مدرن کارخانه‌ها شناخته مي‌شود. در هنگام مرگش در سال ۱۷۷۸، ۲۰ هزار چرخ‌ نخ‌ريسي "اسپينينگ جني" در سراسر انگلستان وجود داشت.

موتور بخار وات، موتور بخاري که جهان را تغيير داد

هنگامي که جيمز وات(James Watt) اولين موتور بخار خود را در سال ۱۷۷۵ اختراع کرد دنيا را تغيير داد. اختراع او مدل‌هاي قديمي ناکارآمد مثل موتور نيوکامن(Newcomen) را از دور خارج کرد. نوآوري جيمز که افزودن يک کندانسور(تقطيرکننده) مجزا بود توانست به طور قابل توجهي کارايي موتور بخار را افزايش دهد و هدر رفت حرارت نهفته را بهبود بخشد. موتور جديد او بسيار محبوب شد و در معادن و کارخانه‌هاي سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت و تبديل به يکي از بهترين اختراعات انقلاب صنعتي شد. اين موتور بخار باعث پيشرفت در تقريبا اکثر صنايع از جمله صنعت نساجي شد و به توسعه‌ي لوکوموتيوها کمک کرد و جهشي بزرگ در سازوکار پيشرانش کشتي‌ها ايجاد کرد.

ماشين پنبه پاک‌کن

اين دستگاه توسط الي ويتني(Eli Whitney) در سال ۱۷۹۴ اختراع شد. الياف پنبه پيش از آن که در صنعت نساجي مورد استفاده قرار گيرند بايد به صورت دستي پاک مي‌شدند تا الياف پنبه از دانه‌هاي آن جدا شود. اين کار پر زحمت و وقت‌گير بود. ماشين پنبه‌پاک‌کن سود پنبه را براي کشاورزان بيشتر کرد. اين دستگاه به کشاورزان کمک مي‌کرد تا پنبه را به عنوان محصول اصلي کشت کنند. اکنون که دانه‌ها و الياف به طور کامل از هم جدا مي‌شد کشاورزان مي‌توانستند راحت‌تر از آن براي توليد محصولاتي مثل پارچه کتان استفاده کنند و همچنين مي‌توانستند به طور همزمان دانه‌هاي پنبه را جدا کرده و براي کشت بعدي و يا روغن‌گيري مورد استفاده قرار دهند.

دستگاه تلگراف

دستگاه تلگراف که در اواخر دوره‌ي انقلاب صنعتي وارد عرصه شد يکي ديگر از بهترين اختراعات آن دوره است. اين دستگاه که در دهه‌ي ۱۸۰۰ ميلادي ساخته شد، ارتباطات را براي هميشه تغيير داد. به لطف اين فناوري ارتباطات در سراسر کشور و حتي در ميان قاره‌ها ممکن شد طوري که مردم مي‌توانستند با يکديگر ارتباط داشته باشند و از اتفاقات جغرافيايي سياسي راحت‌تر مطلع شوند. اولين تلگراف‌هاي الکتريکي جايگزين تلگراف‌هاي نوري و تبديل به اولين سيستم مخابراتي الکتريکي جهان شدند. در طول چند دهه اين تلگراف تبديل به راه ارتباطي براي مشاغل و شهروندان شد.

سيمان پرتلند و اختراع بتن

جوزف آسپدين(Joseph Aspdin) يک آجرگذار ساختمان بود که در سال ۱۸۲۴ يک فرآيند شيميايي براي ساخت "سيمان پرتلند" طراحي و اختراع را ثبت کرد. اين اختراع يکي از مهم‌ترين اختراعات صنعت ساخت و ساز بود. فرآيند او شامل تف‌جوشي ترکيبي از خاک و سنگ آهک تا ۱۴۰۰ درجه‌ي سانتيگراد بود. اين ماده سپس بايد به صورت پودر درمي‌آمد تا بعدا با شن و ماسه مخلوط شده و بتن توليد شود. چندين سال بعد، برونل(Brunel) از سيمان پرتلند استفاده کرد تا تونل تامس(Thames Tunnel) را بسازد. از اين ماده به ميزان زيادي براي ساخت سيستم فاضلاب لندن و ساير سازه‌هاي سراسر جهان استفاده شد.

ساخت جاده‌هاي مدرن توسط جان مک ادم(John McAdam)

پيش از انقلاب صنعتي کيفيت جاده‌هاي انگلستان خوب نبود و فرانسه به داشتن بهترين جاده‌ها شناخته شده بود. در دهه‌ي ۱۷۰۰ ميلادي سازماني براي جمع‌آوري ماليات جهت بهبود کيفيت جاده‌ها تاسيس شد. تا سال ۱۷۵۰ تقريبا همه‌ي جاده‌هاي اصلي انگلستان و ويلز تحت نظر اين سازمان بود. جان‌ مک‌ادم روش جديدي براي ساخت جاده ايجاد کرد که انقلابي در صنعت راه‌سازي بود. جاده‌هاي "ماکادامي" او بزرگ‌ترين دستاورد در صنعت راه‌سازي پس از دستاوردهاي روميان در هزاران سال پيش بود.

فرآيند بسمر که صنايع فولاد را تغيير داد

فرآيند بسمر اولين فرآيند ارزان قيمت براي توليد انبوه فولاد از آهن بود. در اين فرآيند آلاينده‌هاي آهن از طريق اکسيداسيون با دميدن اکسيژن در فلز گداخته جدا مي‌شود. اکسيداسيون همچنين به افزايش دماي توده‌ي آهن کمک مي‌کند تا مدت طولاني‌تري گداخته بماند. اسم اين فرآيند از روي مخترع آن هنري بسمر(Henry Bessemer) انتخاب شده است او اين روش را در سال ۱۸۵۶ ثبت اختراع کرد. توانايي توليد انبوه فولاد و آهن با کيفيت بالا تحولي در استفاده‌ي آن در صنايع ديگر انقلاب صنعتي ايجاد کرد. به ناگهان تبديل به موادي ضروري شدند که در همه‌چيز از اسباب و اثاثيه خانه گرفته تا ابزار، دستگاها، کشتي‌ها، ساختمان‌ها و زيرساخت‌ها مورد استفاده قرار گرفتند.

اولين باتري مدرن که توسط ولتا ساخته شد

اگرچه شواهدي از ساخت باتري در زمان امپراطوري اشکانيان ۲۰۰۰ سال قبل وجود دارد اما اولين باتري مدرن الکتريکي در سال ۱۸۰۰ اختراع شد. اين اولين باتري جهان، پيل ولتايي الساندرو ولتا بود.

توليد انبوه اولين باتري در سال ۱۸۰۲ توسط ويليام کروئيکسانک(William Cruickshank) آغاز شد. اولين باتري قابل شارژ در سال ۱۸۵۹ توسط فيزيکدان فرانسوي گاستون پلانته(Gaston Plante) اختراع شد. پيشرفت‌هاي بعدي منجر به توليد باتري نيکل-کادموم در سال ۱۸۹۹ توسط والدمار يونگنر(Waldemar Jungner) شد. اختراع اوليه ولتا، هيجان افراد در حوزه‌هاي علمي را برانگيخت و باعث پيشرفت در حوزه‌ي ‌الکتروشيمي شد.

انقلاب لوکوموتيو

اختراع موتوربخار باعث انقلابي در صنعت حمل و نقل در سراسر جهان شد. لوکوموتيوها امکان انتقال ميزان زيادي بار و تعداد زيادي از افراد در مسافت‌هاي طولاني را فراهم کردند. پيش از آن اين صنعت به نيروي انساني و حيواني براي حرکت واگن‌ها وابسته بود. اين موضوع در سراسر اروپا رواج داشت و معمولا به معدن و کشاورزي مربوط مي‌شد. بعد از کارهاي پيشگامان اين حوزه، ريچارد ترويثيک(Richard Trevithick) در سال ۱۸۰۴ و جرج استفنسون(George Stephenson) و شبکه‌ي قطارهايش در سراسر انگلستان و سرانجام جهان گسترش يافتند. اولين راه‌آهن عمومي در سال ۱۸۲۵ بين دو شهر استاکتون(Stockton) و دارلينگتون(Darlington) باز شد. اين اولين مورد از بسياري از راه آهن‌ها و لوکوموتيوهايي بود که انقلابي در حمل و نقل به وجود آوردند.

تاسيس اولين کارخانه توسط جان لومب(John Lombe)

يکي از اولين کارخانه‌ها توسط جان لومب در سال ۱۷۲۱ در شهر دربي(Derby) افتتاح شد. کارخانه‌ي لومب با استفاده از قدرت آب به توليد انبوه ابريشم مي‌پرداخت. ايده کارخانه زماني به ذهن لومب رسيد که در ايتاليا دستگاه‌هاي توليد ابريشم را ديد.

پس از بازگشت به انگلستان او معماري به نام جورج سوروکلد(George Sorocold) را براي طراحي و ساخت کارخانه‌ي جديدش استخدام کرد. هنگامي که ساخت کارخانه به اتمام رسيد در زمان اوج کار حدود ۳۰۰ نفر در آن مشغول به کار بودند. اين اولين کارخانه‌ي توليد ابريشم در انگلستان و اولين کارخانه‌ي کاملا مکانيزه جهان بود. لومب که براي مدت ۱۴ سال حق اختراع دستگاه توليد ابريشم را داشت در سال ۱۷۲۲ به طور مشکوکي از دنيا رفت. مرگ او به شاه ساردينيا که مخالف تجاري کردن ابريشم در انگلستان بود نسبت داده شد.

دستگاه بافت پارچه

اختراع دستگاه بافت پارچه‌ي مکانيزه به طور موثري بازده کار يک کارگر را افزايش داد. اين دستگاه در سال ۱۷۸۴ توسط ادموند کارترايت(Edmund Cartwright) معرفي شد و او اولين دستگاه را در سال ۱۷۸۵ ساخت. در طول ۴۷ سال بعدي اين دستگاه بهبود يافت تا در نهايت به طور کامل خودکار شد. تا سال ۱۸۵۰ حدود ۲۶۰ هزار دستگاه بافت پارچه در کارخانه‌هاي سراسر انگليس وجود داشت.

دستگاه ريسندگي

ريچارد آرکرايت(Richard Arkwright) يک آرايشگر و سازنده‌ي گلاه‌گيس بود که دستگاهي ابداع کرد که الياف پنبه را به سرعت و به آساني به نخ تبديل مي‌کرد. در سال ۱۷۶۰ او و جان کي (John Kay) دستگاهي ساختند که چهار رشته نخ را همزمان توليد مي‌کرد. او در سال ۱۷۶۹ اختراعش را ثبت کرد و بهبود طراحي او به توليد دستگاه‌هايي با ۱۰۰ نخ انجاميد.

توليد آهن فرفوژه از آهن خام

در سال ۱۷۸۴ هنري کورت(Henry Cort) موفق به ساخت روشي شد که با آن آهن خام را به فرفوژه تبديل کند. او اين کار را با گرم کردن و بلافاصله هم زدن آن در حضور مواد اکسيد کننده انجام داد. در آن زمان اين اولين روشي بود که با آن مي‌شد آهن فرفوژه در مقياسي بزرگ ساخته شود. هنري با جمع‌آوري مقدار زيادي سرمايه در طول ۱۰ سال خدمتش در نيروي دريايي سلطنتي توانست در سال ۱۷۷۵ در نزديکي شهر پورتماث(Portsmouth) يک کارخانه‌ي آهن‌سازي خريداري کند. در سال ۱۷۸۳ او حق اختراع غلتک‌هاي شياردار را گرفت و از آن براي توليد ميلگرد با سرعتي بيشتر استفاده کند. روش او صنعت آهن را متحول کرد و در طول ۲۰ سال بعدي توليد آهن انگليس ۴ برابر شد.

‌چراغ‌هاي گازي که شهرهاي مدرن را روشن کردند

چراغ‌هاي تجاري گازي اولين بار توسط ويليام مرداک(William Murdoch) در سال ۱۷۹۲ ساخته و معرفي شدند. اين چراغ‌هاي اوليه از گاز زغال سنگ استفاده مي‌کردند. بيش از يک دهه بعد مخترع آلماني فردريش وينزر(Freidrich Winzer) تبديل به اولين کسي شد که استفاده از گاز زغال سنگ براي روشنايي را در سال ۱۸۰۴ ثبت کرد. يک لامپ حرارتي نيز در سال ۱۷۹۹ ساخته شد. پس از اين اختراع چراغ گازي تبديل به راهي براي روشن کردن خيابان‌هاي اروپا و آمريکا شد. اين چراغ‌ها سرانجام با چراغ‌هاي کم‌فشار سديمي و يا پرفشار جيوه‌اي در سال ۱۹۳۰ جايگزين شدند.

۲۰۰۰ سلول تا ساخت لامپ قوسي

سر همفري ديوي(Sir Humphrey Davy) توانست در سال ۱۸۰۷ اولين لامپ قوسي جهان را بسازد. او از دستگاهي با يک باتري دو هزار سلولي براي ايجاد يک لامپ ۱۰۰ ميلي‌متري بين دو زغال استفاده کرد. اگرچه اختراع او قابل توجه بود اما تا دهه‌ي ۱۸۷۰ زماني که ژنراتورها ساخته شدند کاربردي نبودند. لامپ‌هاي قوسي امروزه نيز در مواردي چون نورافکن‌ها و پروژکتورهاي بزرگ فيلم استفاده مي‌شوند.

اختراع قوطي‌هاي حلبي

قوطي‌هاي حلبي توسط بازرگان انگليسي پيتر دوراند(Peter Durand) در سال ۱۸۱۰ ثبت اختراع شدند و تاثير فوق‌العاده اي بر روي ذخيره‌ي مواد غذايي و جابه‌جايي آن‌ها تاکنون داشته‌اند. جان هال(John Hall) و برايان دورکين(Bryan Dorkin) اولين کارخانه‌ي توليد قوطي را در انگلستان در سال ۱۸۴۶ باز کردند. هنري ايوانز (Henry Evans) دستگاهي اختراع کرد که مي‌توانست ۶۰ قوطي در ساعت توليد کند. اين رقم نسبت به تعداد قبلي که شش عدد در ساعت بود رقم چشمگيري بود. قوطي‌هاي اوليه ديواره‌هاي ضخيمي داشتند و بايد با چکش باز مي‌شدند. در طول زمان اين ديواره‌ها نازک‌تر شدند تا دربازکن در سال ۱۸۵۸ اختراع شد.

طيف‌سنج، چگونه اشياء درخشان را مطالعه کرديم

در سال ۱۸۱۴ يک مخترع آلماني به نام جوزف وان فرانهوفر(Joseph von Fraunhofer) طيف‌سنج را اختراع کرد تا بتوان اشياء درخشان را از نظر شيميايي مطالعه کرد. او نمي‌دانست اختراعش چه تاثيري بر روي جهان علم خواهد گذاشت. اينکه ما امروزه مي‌دانيم خورشيد از چه چيزي تشکيل شده است را مديون فرانهوفر هستيم. او براي اختراعش لقب شواليه را در سال ۱۸۲۴ دريافت کرد. دو سال پيش از آن که جان خود را مانند ديگر شيشه‌سازان در اثر مسموميت با فلزات سنگين از دست بدهد.

دوربين تاريک‌خانه‌اي: اولين تصاوير

جوزف نيسفور نايپس(Joseph Nicéphore Niépce) از سال ۱۸۱۴ جستجوي خود را آغاز کرد که باعث شد او تبديل به اولين عکاس جهان شود. او اولين تصاوير را با دوربين جديدش که بر روي پنجره‌ي خانه‌اش نصب بود گرفت. اين کار هشت ساعت به طول انجاميد. جوزف اولين دوربينش را در سال ۱۸۱۶ ساخت که به اون اين امکان را داد تا تصويري بر روي يک کاغذ سفيد ايجاد کند اما اين تصوير ماندگار نبود. او براي مدت ۱۰ سال کار بر روي دوربين‌هاي مختلف و ترکيبات شيميايي مختلف را ادامه داد. در سال ۱۸۲۷ او موفق به توليد اولين تصوير پايدار به وسيله‌ي يک صفحه با روکش قير شد. اين صفحه پس از آن در يک حلال شسته شد و روي يک جعبه يد قرار گرفت تا صفحه‌اي با روشنايي و تاريکي ايجاد شود.

اولين آهنرباي الکتريکي

آهنرباي الکتريکي نقطه‌ي اوج مجموعه کارهاي هانس کريستين اورستد(Hans Christian Oersted)، آندره ماري امپر(Andre-Marie Ampere) و دومينيک فرانسوا ژان آرگو(Dominique Francois Jean Arago) بود که ويليام استراگون(William Sturgeon) از اين يافته‌هاي اين دانشمندان بزرگ استفاده کرد و براساس آن اولين آهنرباي الکتريکي را ساخت.

او متوجه شد با قرار دادن مقداري آهن در مرکز سيم‌پيچ باعث افزايش ميدان مغناطيسي مي‌شود. او همچنين متوجه شد با شکل دادن سيم‌ها و نزديک کردن دو قطب، ميدان مغناطيسي متمرکز مي‌شود. طراحي او در سال ۱۸۳۲ توسط جوزف هنري(Joseph Henry) بهبود يافت و آهنربايي فوق قوي ساخته شد که مي‌توانست ۱۶۳۰ کيلوگرم بار را بلند کند.

باراني مکينتوش(Mackintosh)

 يکي از کارامدترين اختراعات انقلاب صنعتي در سال ۱۸۲۳ توسط چارلز مکينتوش(Charles Mackintosh) انجام شد. پيش از اختراع او لباس‌هاي ضدآب به وسيله‌ي يک پوشش لاستيکي ساخته مي‌شدند. اما لاستيک در هواي گرم چسبناک مي‌شد و در طول ماه‌هاي زمستان بسيار خشک مي‌شد. چارلز که يک شيمي‌دان اسکاتلندي بود اين مشکل را حل کرد و روشي جديد براي استفاده از لاستيک در لباس اختراع کرد. در ابتدا او توليد لباس‌هاي ضدآبش را در کارخانه‌ي نساجي خانوادگي‌اش آغاز کرد تا سال ۱۸۴۳ باراني مکينتاش به توليد انبوه رسيد و يک شرکت توليد لباس ديگر ادغام شد. روش توليد لباس ضدآب او امروزه به اسم ولکانيزاسيون شناخته مي‌شود. اين فرآيند باعث مي‌شود لاستيک شکل خودش را حفظ کند و در هنگام گرما چسبناک نشود. همچنين در طرح مکينتاش پلاستيک بين دو لايه پارچه قرار مي‌گيرد و يک لايه را پوشش نمي‌دهد.

کبريت‌هاي مدرن

در سال ۱۸۲۶، جان واکر(John Walker) اولين کبريت‌هاي مدرن را ساخت. تلاش‌هاي اوليه براي ساخت کبريت‌هايي که با اصطکاک روشن شوند توسط فرانسوا دروسن(Francois Derosne) در سال۱۸۱۶ انجام شده بود. سر اين کبريت‌ها داراي گوگرد بود و درون لوله‌اي پوشيده شده از فسفر کشيده مي‌شدند. اين روش خطرناک بود. واکر که يک شيمي‌دان بود به ساخت روشي آسان علاقه‌مند بود. ترکيبات شيميايي که ناگهاني آتش ايجاد کنند وجود داشتند اما نمي‌توانستند شعله را به ماده‌اي که به آرامي آتش مي‌گيرد مثل چوب منتقل کنند. هنگامي که به طور تصادفي يک کبريت آماده توسط اصطکاک آتش گرفت واکر فهميد که راه حل را يافته است. او به سرعت چوب و مقوا را با گوگرد پوشاند و سپس به آن ترکيبي از سولفيد، کلرات پتاس و صمغ اضافه کرد بعدها کافور نيز براي کاهش بوي گوگرد به آن اضافه شد.

ماشين تحرير

همه اتفاق نظر دارند که ويليام آستين برت(William Austin Burt) اولين ماشين تحرير را در سال ۱۸۲۹ اختراع کرد و آن را "تايپوگرافر" ناميد. ماشين‌هاي مشابه با هدف يکسان پيش از آن وجود داشتند مانند اختراع هنري ميل(Henry Mill) در سال ۱۷۱۴ اما هيچ‌گاه روي آن‌ها سرمايه‌گذاري نشد. اگرچه برخلاف جديد و قابل توجه بودنش اين ماشين حتي زماني که سازنده‌اش از آن استفاده مي‌کرد نسبت به نوشتن سنتي کندتر بود. زيرا بايد به جاي کليد از يک صفحه‌ي مندرج استفاده مي‌شد و همين موضوع باعث شکست آن شد. ماشين تحرير مدرن سرانجام در سال ۱۸۶۷ توسط کريستوفر شولز(Christopher Sholes) اختراع شد.

ديناميت اختراعي ديگر در انقلاب صنعتي

اين ترکيب منفجر شونده از نتروگليسيرين توسط آلفرد نوبل(Alfred Nobel) شيمي‌دان و مهندس سوئدي اختراع شد و اولين ماده‌ي منفجره‌ي ايمن در جهان بود. نوبل در ساخت اين اختراع از پدرش ايمانوئل نوبل که يک صنعتگر، مهندس و مخترع بود الهام گرفت. پدر او سال‌ها تلاش کرده بود تا ماده‌اي ايمن‌تر و کارامدتر به جاي باروت پيدا کند اما موفق نشده بود. اين ماده‌ي منفجره به سرعت جايگزين باروت شد و در سطح جهان مورد استفاده قرار گرفت. امروزه نيز براي مصارف معدن، ساخت و ساز و تخريب استفاده مي‌شود.

چرخ خياطي

در سال ۱۷۵۵ يک مهندس آلماني به نام چارلز فردريک ويسنتال(Charles Fredrick Wiesenthal ) يک دستگاه مکانيکي اوليه براي خياطي ساخت. اين دستگاه شامل يک سوزن دو سر بود که در انتهاي آن يک حفره وجود داشت کمي بعد در دهه ۱۷۹۰ يک مخترع انگليسي به نام توماس سنت(Thomas Saint) اولين چرخ‌خياطي را ساخت اما با موفقيت زيادي روبه‌رو نشد. کمي بعد در دهه‌ي ۱۸۲۰ اولين چرخ خياطي کاربردي ساخته شد و مورد استفاده‌ي گسترده‌اي قرار گرفت. سالها بعد آيزاک مريت سينگر(Isaac Merritt Singer) اولين ماشين دوخت خود را توليد کرد. شرکتي که امروزه محصولات آن به عنوان استانداردترين چرخ‌خياطي‌ها شناخته مي‌شوند.

توسعه‌ي لامپ

لامپ نيز مانند ساير اختراع‌ها نتيجه‌ي مجموعه‌اي از اختراعات در طول تاريخ است. يکي از پيشرفت‌هاي بزرگ در اين عرصه توسط سر همفري ديوي در اوايل دهه۱۸۰۰ ميلادي انجام گرفت. او اولين لامپ قوسي را ساخت.

طي ۷۰ سال بعدي، با موفقيت بزرگ که وارن د لا رو(Warren de la Rue) در دهه ۱۸۴۰ به دست آورد، اين فناوري بيشتر بهبود يافت. وي توانست يک سيم پيچ از رشته پلاتين را درون يک لوله خلا قرار دهد. پلاتين کار مي‌کرد اما گران بود.

در دهه ۱۸۵۰، جوزف ويلسون سوان(Joseph Wilson Swan) شروع به آزمايش انواع مختلف رشته‌ها کرد تا جايگزيني ارزان‌تر پيدا کند. وي سرانجام در اواخر دهه ۱۸۷۰ طراحي خود را کامل کرد. در همان زمان، توماس اديسون نيز بر روي طراحي خود کار مي‌کرد که در نهايت منجر به تاسيس شرکت چراغ الکتريکي اديسون شد. طراحي اين دو نفر به حدي شبيه بود که کار به دادگاه کشيد و سوان برنده‌ي آن شد و تبديل به شريک اديسون گشت.

خط توليد صنعتي

و در نهايت، يکي ديگر از اختراعات انقلاب صنعتي که همچنان در جهان تغيير ايجاد مي‌کند، خط مونتاژ مدرن بود.اين فرآيند توليد، فرآيند مونتاژ را به بخش‌هايي تقسيم مي‌کند که محصول نهايي به طور متوالي در امتداد خط تکميل مي‌شود. اين اختراع همچنين کمک کرد تا سرعت روند توليد به طرز قابل توجهي با استفاده از نيروي انساني کمتر از آنچه معمولا مورد نياز است، افزايش يابد. انواع اوليه آن در چين ظاهر شد. امروزه خطوط مونتاژ بخش اصلي هر کارخانه‌اي است و براي مونتاژ هر چيزي از اتومبيل گرفته تا کالاهاي مصرفي خانگي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. مدت‌هاست که نيروي کار انساني نيز به طور تدريجي با ماشين‌ها و ربات‌هاي خودکار جايگزين شده‌اند.

اين اختراعات يا امروزه همچنان مورد استفاده قرار مي‌گيرند و يا راه را براي پيشرفت‌هاي قابل توجه در صنايع باز کرده‌اند. 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar