فارین پالیسی: نتانیاهو با توسل به ترورهای خونین به دنبال خرید زمان است
![فارین پالیسی: نتانیاهو با توسل به ترورهای خونین به دنبال خرید زمان است](https://app.akharinkhabar.ir/images/2024/08/04/43421d37-56a0-458a-b038-fb1e1c7143e9.jpeg)
اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
فارین پالیسی در تحلیلی به قلم استیون کوک به بررسی اختلافنظرها میان واشنگتن و تلآویو در قبال مقابله (ادعایی) با ایران پرداخته است. بهزعم کووک، فقدان پیمان امنیتی رسمی اسراییل با ایالاتمتحده، تلآویو را تشویق به قمار و خطر تشدید تنش در منطقه میکند. کووک مینویسد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل در اولین بیانیه خود پس از حمله حماس به اسراییل در 7 اکتبر 2023 مدعی شد: ارتش اسراییل فورا از تمام توان خود برای از بین بردن تواناییهای حماس استفاده میکند. ما آنها را نابود خواهیم کرد و با زور انتقام این روز سیاه را که آنها بر اسراییل تحمیل کردهاند، خواهیم گرفت. این بیانیهای بود که ادعای نابودی حماس را داشت، اما ناظران بر جریانی از تفسیرها تکیه داشتند که نمیتوان حماس را نابود کرد. بعدها مشخص شد نخستوزیر اسراییل و مشاورانش آشکارا در این زمینه با هم مخالف هستند. بنابراین، تاکتیک همیشگی اسراییل دوباره با حمله همهجانبه زمینی جایگزین شد و دور جدیدی از ترورهای فرماندهان مقاومت و حماس آغاز شد. در 13 جولای، زمانی که اسراییل به محمد ضیف، فرمانده نظامی حماس، که اسراییل مدعی است طراح عملیات 7 اکتبر است -و معاونش- رفاع سلامه در خان یونس حمله کرد (مقامات اسراییل مدعیاند این دو چهره مقاومت در حمله یک ماه پیش به شهادت رسیدهاند).
سپس اسراییلیها ظاهرا نگاه خود را به اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس در قطر معطوف کردند و او را روز چهارشنبه با انفجاری در تهران به شهادت رساندند، در فاصله بین ترور دو رهبر حماس، اسراییلیها به بندر حدیده در یمن حمله کردند و فواد شکر، یکی از بلندپایهترین فرماندهان نظامی حزبالله را ترور کردند. به عقیده کووک، تمام این خشونتها و ترورها میتواند به پایان بازی اسراییل منجر شود و آن را تسریع کند. در شرایطی که اسراییل ممکن است این اقدامات را پیروزی (ادعایی) پیشگیرانه بداند، تجربه نشان داده است هیچ کدام نمیتواند به تضعیف نیروهای مقاومت، به ویژه حماس بینجامد. در عوض، یک رهبر ترور شده با شخص دیگری جایگزین میشود. با این وجود، نتانیاهو در یک نشست مطبوعاتی پس از حمله به ضیف و سلامه مدعی شد حماس در حال شکست و ضعیف شدن است.
این تاییدی بر دیدگاه رسمی اسراییل بود که بهترین راه برای تضمین امنیت و بازگرداندن گروگانها به خانه، شکست حماس در میدان جنگ است. نتانیاهو در این مورد به صراحت گفته است و بارها و بارها در طول این ماههای طولانی جنگ و در سخنرانی در جلسه مشترک کنگره ایالاتمتحده، اعلام کرده است که اسراییل از اهداف جنگی خود دست نخواهد کشید. رهبری اسراییل به جای توجه به سخنان کامالا هریس، معاون رییسجمهور ایالاتمتحده، نامزد دموکرات ریاستجمهوری، برای پایان دادن به جنگ، میگوید: ما هم میخواهیم جنگ پایان یابد، اما طبق شرایط و جدول زمانی ما نه شما!
به همین دلیل است که هرگز آتشبس در غزه قریبالوقوع نبوده است. در واقع، مذاکراتی که در این ماهها به طول انجامید، بیشتر فریبکاری بود. اسراییلیها قصد نداشتند از نبرد با رهبری حماس دست بکشند و به نوبه خود، حماس در قالب یحیی سنوار، رهبر این گروه غزه، بر این باور است که با کشاندن اسراییل به درگیری شدیدی که به وجه بینالمللی اسراییل آسیب وارد کرده، در جنگ پیروز میشود. امریکاییها نیز در این جنگ نقش خود را بازی کردند. آنها خود را تنها به یک طرف مذاکره تقلیل داده بودند درحالی که میتوانستند نقش مهمتری در آتشبس ایفا کنند. در مورد قطریها، میانجی بودن آنها مهمتر از نتیجه مذاکرات بود، چراکه خدمت به ایالاتمتحده و دنبال کردن سیاستهای واشنگتن همیشه در دنیای رقابتی خلیجفارس یک برد محسوب میشود، اما پرسش مهم این است که بعد چه اتفاقی میافتد؟ علیرغم بیانیه شدیداللحن تلویزیونی نتانیاهو در روز چهارشنبه مبنی بر اینکه هر کسی که اسراییل را تهدید کند بهای سنگینی خواهد پرداخت، او در واقع در حال قمار بر سر آینده سیاسی خود و حتی اسراییل است. ارتش اسراییل نه میتواند حماس را ازبین ببرد و نه ممکن است وضعیت امنیتی اسراییل را بهبود بخشد. این امکان وجود دارد که ترورهای اسراییل در کوتاهمدت برای این رژیم زمان بخرد، اما نمیتواند به طور قطع به امنیت آن منجر شود. براساس گزارشها، اطلاعات نظامی اسراییل معتقد بود که ایران در پاسخ به حمله به کنسولگریاش در دمشق پاسخ نخواهد داد. البته که اسراییلیها اشتباه میکردند و پاسخ ایران را دیدند. پس از آن بود که اسراییلیها به دنبال ائتلافی رسمی برای مقابله با ایران و متحدانش رفتند و از امریکا خواستند پیمان نظامی و امنیتی رسمی با آنها منعقد کنند. امری که ایالاتمتحده، احتمالا به دلیل سوءظنهای پادشاهیها و امیرنشینهای خلیجفارس نسبت به واشنگتن، هرگز زیر بار آن نرفت.