نتانیاهو مذاکرات صلح را ترور کرد!
![نتانیاهو مذاکرات صلح را ترور کرد!](https://app.akharinkhabar.ir/images/2024/08/04/72580958-5f4c-422d-a074-ee10f8733ff0.jpeg)
اعتماد/متن پیش رو در هم اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نصرتالله تاجیک، دیپلمات پیشین در پاسخ به سوالها در باب پیامدهای ترور اسماعیل هنیه برای ایران و خاورمیانه گفت: این اقدام در یک زمان خاصی انجام شده است، بنابراین پیام ویژهای نیز دارد. باید ترور شهید اسماعیل هنیه را براساس دو مولفه زمان و مکان تحلیل کنیم. یادمان نرود نتانیاهو در سفر به امریکا و طی سخنرانی در کنگره ایران را هدف قرار داده بود. سخنان او که با تشویق ممتد و مکرر نمایندگان حاضر همراه شد معلوم بود منجر به تشدید تنشها در منطقه خواهد شد و این اتفاق نیز افتاد. در شرایطی که نتانیاهو تحت فشارهای داخلی و بینالمللی قرار دارد به نوعی منطقه را به سرنوشت سیاسی خود گره زده است، چراکه اگر حتی جنگ غزه هم تحت هر شرایطی به پایان برسد او چند پرونده باز قضایی در اسراییل دارد. لذا تلاش نتانیاهو این است که منطقه در آشوب باشد تا بتواند از حامیان خود و مخصوصا امریکا پشتیبانی همهجانبه بگیرد. با لحاظ کردن گزارههایی که در بالا بدان اشاره شد باید گفت که ترور شهید هنیه در تهران حامل پیام ویژهای است اما به اعتقاد من هنوز به سمت یک جنگ منطقهای حرکت نمیکنیم. چرا که اولا ایران دست اسراییل را خوانده است و امریکا و اروپا فعالیتهای میانجیگرایانهشان را آغاز کردند تا جنگ گسترش پیدا نکند. از طرفی وزرای دفاع و امور خارجه انگلیس به قطر رفتهاند و از سویی وزیر خارجه امریکا با نخستوزیر قطر مذاکراتی داشته است که مقداری جو منطقه را تلطیف کنند. ایران با اینکه خواهان تنش نیست اما نمیتواند، کنش اسراییل را بیپاسخ بگذارد اما اینکه پاسخ تهران در چه سطحی باشد نیز مهم است. بنابراین اکنون نباید این سناریو را محتمل دانست که در حال حرکت به سمت یک جنگ فراگیر منطقهای هستیم. هنوز برای رسیدن به این نقطه زود است. به عقیده من اگر اشتباه محاسباتی رخ ندهد یک درگیری محدودی رخ خواهد داد. البته گروههای مقاومت عکسالعمل بیشتری نشان خواهند داد.
تاجیک در این باره که سرنوشت مذاکرات با توجه به تشدید درگیریهای اخیر چه خواهد شد،گفت: ترورشهید اسماعیل هنیه ، متاسفانه قضیه غزه را که هنوز زیر بمبارانهای روزانه اسراییل است، تحتالشعاع قرار داده و در مورد سرنوشت مذاکرات فلسطینی- اسراییلی اگرچه امریکا خواهان از سرگیری رایزنیهای صلح است و اسراییل هم اعلام کرده به مذاکرات و آزادی گروگانها متعهد است اما این موضعگیریها بیشتر به شوخی شبیه است. از یکسو نتانیاهو چهرهای که رهبری رایزنیها را عهدهدار است، ترور کند و از طرف دیگر بر خواست خود برای تحقق صلح تاکید دارد. پس مذاکرات صلح غزه به واسطه همین پارادوکسها عملا به محاق رفته است. هرچند که نتانیاهو هم خیلی علاقهای به این مذاکرات نداشت. اگر قرار بر مذاکره بود به تفاهم میرسیدند و مسائل را حل میکردند و از آن به بعد دردسرهای نتانیاهو آغاز میشد! بنابراین مساله مذاکرات صلح منتفی است. نتانیاهو با ترور آقای هنیه در حقیقت مذاکره را ترور کرده است! او شخصی بوده که محور مذاکرات بود و اعتماد به پیدا کردن راه حل از طریق مذاکره داشت. به این دلیل که در حماس به ویژه بخش نظامی قائل به مذاکره نیستند و معتقدند که به واسطه مذاکره چیزی عایدشان نخواهد شد. اتفاقا نتانیاهو با تکیه بر این رویکرد خونین نشان داد این تلقی آنها در رابطه با اسراییل صحیحتر است تا اینکه بخواهند با اسراییل وارد مذاکره شوند. تاریخ اسراییل سراسر ترور و جنگ و کشتار است. جنایت و نسلکشی در غزه فقط یک نمونه آن است.
این دیپلمات پیشین در پاسخ به نوع واکنش محور مقاومت به جنایات اخیر اسراییل نیز گفت در شرایطی که امیدها به نتیجهبخش بودن مذاکره از میان رفته،محور مقاومت خود را برای پاسخی سخت به تلآویو آماده کرده و اسراییلیها برای این عملیات در حالت آمادهباش قرار دارند. اینکه آیا اقدام ایران مانند وعده صادق از داخل خاک کشور خواهد بود یا از امکانات دیگر استفاده میکند بستگی به تصمیماتی که در نهادهای ذیربط گرفته میشود، خواهد داشت. البته نکته مهم در عملیات نوع تحلیلی است که مسوولین خواهند داشت. به بیانی دیگر مقامهای ارشد ایران با لحاظ کردن اینکه ترور اخیر با هدف اختلال در امنیت کشورمان انجام شده یا با تنشها در غزه و لبنان یا فعالیتهای حزبالله و حملات در بیروت مرتبط است، تصمیمسازی خواهند کرد.من فکر میکنم اسراییل با این عملیات به دنبال ایجاد مانع در مسیر کار دولت جدید و در صورت امکان بیثباتی در ایران بود. اینکه در ایران دولتی که به دنبال تعامل بینالمللی است در حال آغاز به کار است و میخواهد روابط با سایر کشورها را اصلاح کند برای اسراییل قابل تحمل نیست. اما استراتژی اسراییل این است که ایران منزوی بماند و تلاش کند که تنشهای منطقهای تشدید شود که بتواند از حامیان خود به ویژه امریکا حمایت همهجانبهای داشته باشد. دولت جدید ایران طبعا موافق و همراستا با این استراتژی نیست و میخواهد مشکلات سیاست خارجی ایران را از طریق تعامل با غرب و شرق حل کند. در حقیقت اینگونه تحلیل میشود که اسراییل به دنبال از بین بردن زمینههای فعالیت دولت و سخت کردن کار او از همان ابتداست. یعنی اسراییل از همان ساعت صفر فعالیت دولت آقای پزشکیان تنشها را افزایش داد! با این وضعیت طبیعی است ایران عکسالعمل شدیدی خواهد داشت. البته نمیخواهم بگویم این عملیات شدیدتر یا خفیفتر از وعده صادق است یا باید باشد. اما در هر صورت حدس میزنم ایران حتما عکسالعملی خواهد داشت اما اینکه مبدا این عکسالعمل کجا و چگونه باشد یا اصلا همان روش سابق است یا اقدامات دیگری صورت خواهد داد بستگی به تصمیمات مسوولین ذیربط دارد.
تاجیک درباره تاثیرگذاری تحولات اخیر منطقه و درگیریهای رخ داده بر استراتژی تعامل دولت چهاردهم نیز گفت: به عقیده من محور اساسی در واکنش ایران باید این موضوع باشد که به منافع استراتژیک کشور توجه کند نه به رفتارها یا کنشها یا عکسالعملهای احساسی. درست است که احساسات مردم جریحهدار شده است و آنچه رخ داده به امنیت ملیمان مرتبط است؛ چه امنیت فیزیکی و چه امنیت روانی. طبیعی است که این شرایط حاکم باشد. در این وضعیت رسانهها نیز باید آرامش ایجاد کنند و حتی مسوولین هنگام تصمیمگیری به این موضوع دقت کنند که آنچه را که میخواهند انجام بدهند به گونهای باشد که اقدام موثر و دارای آثار بازدارنده پایدار باشد و منافع استراتژیک ایران در آن ملحوظ شود. ممکن است در مواقعی عکسالعملی سریعا انجام شود اما تاثیرات فراوانی نداشته باشد. در صورتی که پاسخی ترکیبی با لحاظ کردن تمامی جزییات و ابعادش را لحاظ کنیم، به عنوان مثال اقدامی ترکیبی از نظامی و دیپلماتیک انجام دهیم و سلسله تحرکاتی باشد که یارگیری و اجماعسازی کند مناسب است. مانند اقدامات نماینده ایران در سازمان ملل و جلسات شورای امنیت و تماس با کشورها و سازمانهای منطقهای مختلف. تقریبا همان کارهایی که در حاشیه وعده صادق انجام شد یعنی در واقع ما این حق را برای خود به وجود بیاوریم و آن را اثبات کنیم که باید پاسخ دهیم که بازدارندگیمان تشدید شود. قطعا ایران پاسخ خواهد داد و باید پاسخ بدهد اما این چگونه باشد و در چه سطحی باشد، همه این شرایط بستگی به برآورد دستگاههای ذیربط از صحنه دارد و در حقیقت آن چیزی باید باشد که تامینکننده منافع استراتژیک ما باشد نه آنکه نتانیاهو را از مخمصه نجات دهد.
تاجیک در ادامه افزود: باتوجه به هدف اسراییل برای ایجاد رخنه در کار دولت، آقای رییسجمهور باید تلاش کند که در ابتدا به صورت کامل هر چه سریعتر دولتش مستقر شود. قدم اول تعیین وزرا هستند یعنی باید زودتر وزرا تعیین و به مجلس معرفی شوند و رای اعتماد بگیرند و کابینه مشخص شود، چراکه ما باید برای هر اقدام آتی آماده باشیم. به نظر من جنگ فراگیر نخواهد شد حتی اگر درگیری هم رخ دهد طبیعتا اثرات آن را باید دولت تحمل کرده و مشکلات ناشی از این درگیریها را باید ساماندهی کند، چراکه دولت دنبال این بود که روابط جدیدی با جامعه بینالملل به ویژه غرب دنبال کند و به دنبال استراتژی متوازن بود که هم روابط را با غرب احیا کند و هم با شرق. این موضوع به زیان اسراییل است. ازهمینرو تلآویو میخواهد دولت ایران منزوی باشد و نتواند تحرک و تحولاتی را دنبال کند. منافع اسراییل و هم پیمانان رسانهای این بازیگر این بود که آقای پزشکیان پیروز انتخابات نباشد و آقای جلیلی رای بیاورد، چراکه اگر ایشان پیروز بود اسراییل به راحتی میتوانست اروپا را برای فعال کردن مکانیسم ماشه هم صدا کند. اما آقای پزشکیان به دنبال تعامل است. این تعامل در حقیقت ایجاد گفتوگو و حل مشکلات است و اسراییل دنبال ایجاد تنش است. اینکه اسراییل دنبال منطقهای متشنج است که بتواند از امریکا و کشورهای غربی حمایت بگیرد بر همین اساس قابل تبیین است. البته این ضرورت تشکیل سریعتر دولت به نکته دیگری نیز برمیگردد و آن سابقه اقدامات اسراییل است. استراتژی نتانیاهو مشت آهنین است و استراتژی اسراییل حمله پیشدستانه! البته چنین اقداماتی نیاز به الزامات بینالمللی و حمایت صددرصدی امریکا دارد که بعید میدانم فراهم باشد اما درنظر گرفتن آن و آمادگی برای چنین عملیاتی شرط عقل است!
حدیث روشنی