نماد آخرین خبر

سرمقاله سازندگی/ سیاست‌زدایی از سبک زندگی

منبع
روزنامه سازندگي
بروزرسانی
سرمقاله سازندگی/ سیاست‌زدایی از سبک زندگی

روزنامه سازندگی/ «سیاست‌زدایی از سبک زندگی» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم قادر باستانی‌تبریزی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

مساله سبک زندگی در جمهوری اسلامی به اشتباه و طی فرآیندی پیچیده، دلالت‌های سیاسی یافته و نظام سیاسی را در وضعیتی متناقض و دشوار قرار داده است. لابد حاکمیت آموخته و پذیرفته است که بخشی از جامعه سبک زندگی، خواسته‌ها و سلایق متفاوتی دارند که نمی‌توان آنها را نادیده گرفت. این تفاوت‌ها به طور طبیعی جزو تنوع فرهنگی و اجتماعی جامعه هستند و ارتباطی با مسائل کلان نظام ندارد. در عین حال، حاکمیت باید به مسائل حیاتی و کلان‌تری همچون آلودگی هوا، نشست زمین، کمبود آب، کمبود منابع گازی، بحران بنزین، سیاست خارجی، نرخ دلار، وضعیت اقتصادی و مشکلات دیگر توجه کرده و در حل این چالش‌ها تلاش کند. مردم در نهایت زندگی خود را بر اساس ترجیحات فردی و اجتماعی‌شان ادامه خواهند داد.

وضعیت کنونی به‌ گونه‌ای است که در یک ‌سو، نگرانی‌ها از آن جهت وجود دارد که عدم برخورد با برخی مظاهر سبک زندگی مانند برگزاری کنسرت‌ها، تغییرات اجتماعی یا انتخاب‌های فردی در حوزه‌های مختلف به گسترش و اشاعه فرهنگی خارج از دایره ارزش‌های رسمی نظام تعبیر شود. این نگرانی‌ها به ‌ویژه در مواجهه با نسل جوان و در شرایطی که شبکه‌های اجتماعی و فرهنگ جهانی درحال نفوذ به جامعه هستند، شدت یافته است. از این منظر برخی نگرانند که بی‌توجهی به این مظاهر فرهنگی، منجر به ضعف در گفتمان فرهنگی رسمی جمهوری اسلامی و تضعیف هویت فرهنگی نظام شود.

از سوی دیگر، تجربه نشان داده که هرگونه برخورد قهری یا کنترلی در این حوزه نه ‌تنها اثرات مثبتی به دنبال ندارد بلکه برعکس به تقابل بیشتر نظام با بخش‌هایی از جامعه به ‌ویژه نسل جوان و گروه‌های فرهنگی که خواستار تغییرات تدریجی هستند، منجر می‌شود. این نوع برخوردها موجب تقویت احساس برخورد و نارضایتی اجتماعی می‌شود و هزینه‌های اجتماعی و سیاسی نامتناسب را به همراه دارد. همچنین این رویکرد می‌تواند باعث شکاف‌های عمیق‌تری در جامعه و ایجاد فضاهایی برای اعتراضات و جنبش‌های اجتماعی شود که نه ‌تنها بر روند اصلاحات فرهنگی تاثیرگذار است بلکه می‌تواند بر مشروعیت نیز تاثیر نامطلوب بگذارد.

چالش سبک زندگی، دولت را در یک دور باطل قرار داده است که از یک سو نمی‌تواند به راحتی از مواضع فرهنگی خود عقب‌نشینی کند و از سوی دیگر، نمی‌خواهد به قیمت افزایش تنش‌های اجتماعی و سیاسی، دست به اقدامات سخت بزند. بنابراین مساله سبک زندگی در جمهوری اسلامی نیازمند رویکردی دقیق، مبتنی بر فهم عمیق از تغییرات اجتماعی و فرهنگی است که همزمان بتواند از انسجام گفتمانی نظام دفاع کند و در عین حال از بروز تنش‌های غیرضروری جلوگیری نماید.

در همین بستر پرتنش و مبهم است که برخی از جریان‌ها و گروه‌های درون نظام خواهان اتخاذ رویکردهای سرسختانه و تقابلی هستند اما این دیدگاه نیز نتوانسته پاسخگوی چالش‌های موجود باشد و صرفاً شکاف میان جامعه و حاکمیت را عمیق‌تر می‌کند.‌

راه برون‌رفت از این تله فرهنگی و سیاسی در بازتعریف مناسبات میان حکمرانی و مظاهر سبک زندگی نهفته است. این بازتعریف باید مبتنی بر سلب دلالت‌های سیاسی از پدیده‌های مرتبط با سبک زندگی باشد؛ به این معنا که سبک زندگی نباید به میدان رقابت‌های سیاسی و ایدئولوژیک تبدیل شود. سیاست‌زدایی از مظاهر فرهنگی و اجتماعی، نه به معنای نادیده گرفتن ارزش‌ها و هنجارهای رسمی بلکه به معنای کاهش حساسیت‌های بی‌مورد، پذیرش تنوع فرهنگی در چارچوب اصول کلان و اعتماد به ظرفیت‌های درونی جامعه است.

مدیریت عقلانی و غیرسیاسی سبک زندگی می‌تواند زمینه‌ساز تعامل سازنده میان حاکمیت و جامعه شود و این تعامل را به سطحی بالاتر از مواجهه‌های مقطعی و سیاسی ارتقا دهد. زمانی که سیاست‌ها و تصمیمات در حوزه سبک زندگی بر پایه عقلانیت، شفافیت و درک درست از تغییرات اجتماعی شکل گیرد، جامعه احساس می‌کند که با یک رویکرد مبتنی بر فهم و احترام به ارزش‌ها و نیازهای آن روبه‌رو است، نه با رویکردی که تنها از زاویه‌ای سیاسی یا ایدئولوژیک به مسائل نگاه کند. این نوع مدیریت می‌تواند به کاهش فشارهای اجتماعی و سیاسی منجر شود و فضای عمومی را برای گفت‌وگو و تبادل‌نظر در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی فراهم آورد. با برداشتن این گام، نه‌تنها بسیاری از تقابل‌ها و تنش‌ها کاهش خواهد یافت بلکه نظام قادر خواهد بود تا با نگاهی آینده‌نگر و مبتنی بر پویایی اجتماعی از ظرفیت‌های درونی جامعه برای پیشبرد اهداف فرهنگی و تمدنی خود بهره‌برداری کند. این رویکرد با توجه به تحولات جهانی و منطقه‌ای می‌تواند به تقویت هویت ملی و فرهنگی کشور کمک کند و در عین حال باعث ارتقاء جایگاه نظام در عرصه‌های بین‌المللی شود. به این ترتیب، از آنجا که سبک زندگی در جوامع معاصر بیش از پیش با مسائل جهانی و فرهنگی گره خورده است، مدیریت درست این حوزه نقشی کلیدی در تحقق اهداف بلندمدت کشور ایفا خواهد کرد. در واقع، این نوع مدیریت نه‌تنها به تقویت همبستگی اجتماعی و حفظ ارزش‌ها می‌انجامد، بلکه به یکپارچگی و ثبات سیاسی نیز کمک خواهد کرد؛ زیرا به جای ایجاد شکاف‌های عمیق و تنش‌های بی‌پایان به دنبال راه‌حل‌هایی است که برای اکثریت جامعه قابل پذیرش و مفید باشد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره