نماد آخرین خبر

سرمقاله اعتماد/ کسی که باعث پیدایش سینمای انقلابی در ایران شد

منبع
اعتماد
بروزرسانی
سرمقاله اعتماد/ کسی که باعث پیدایش سینمای انقلابی در ایران شد
اعتماد/ « کسي که باعث پيدايش سينماي انقلابي در ايران شد » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته احمدطالبي‌نژاد است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: چه از فيلم‌هاي رسول صدرعاملي خوش‌مان بيايد چه خوش‌مان نيايد چه صدرعاملي را دوست داشته باشيم،چه دوست نداشته باشيم او در ميان هم‌نسلان خود يعني نسل اول فيلمسازان پس از انقلاب يک استثنا به شمار مي‌رود. اولين کسي که باعث پيدايش نوعي سينماي انقلابي در ايران شد صدرعاملي بود. او نگارش فيلمنامه فيلم خونبارش و همچنين تهيه اين فيلم را به کارگرداني امير قويدل بر عهده داشت. عوامل و شخصيت‌هاي اين فيلم که درباره فرار سربازان از پادگان در کوران انقلاب است همه واقعي بودند. اولين فيلم جنگي به مفهوم بي‌طرفي به نام رهايي را صدرعاملي براي سينماي ايران ساخت. شخصيت افسر عراقي در اين فيلم برخلاف فيلم‌هاي جنگي بعد و قبل آن، تک بعدي نبود و شخصيت‌پردازي کاملي داشت. همچنين مضمون فيلم هم همدلي و همراهي مخاطب را در پي داشت. صدرعاملي اولين ملودرام به‌شدت تاثيرگذار نيمه اجتماعي سياسي به نام «گل‌هاي داوودي» را ساخت؛ فيلمي که ويژگي ممتازش بر پايه دو جوان عاشق که شخصيت اصلي فيلم بودند شکل مي‌گرفت. اين دوجوان هر دو نابينا بودند و براي اولين‌بار وارد سينماي ايران مي‌شدند . يا فيلم «پاييزان» که البته به دليل سانسورها و مميزي خيلي شديد الکن شده بود ولي اولين فيلم با حس و حال سياسي آن زمان به حساب مي‌آيد. به گمانم اگر نسخه کامل فيلم «پاييزان» نمايش داده مي‌شد مي‌توانست فيلم ارزشمندي باشد. اولين فيلم تين‌ايجري بعد از انقلاب با نام «دختري با کفش‌هاي کتاني» را آقاي صدرعاملي ساخت؛ فيلمي که در زمان خودش تاثيرگذار بود و موجي از فيلم‌هاي تين ايجري با موضوع جوانان و نوجوانان در آستانه بلوغ فکري و جنسي را در سينما راه انداخت که به نظر من همچنان از جهاتي بهترين ساخته اين فيلمساز تلقي مي‌شود. اين را هم بگويم که صدرعاملي اولين فيلم با موضوع تقابل ميان دو نسل به نام قرباني را هم ساخت که موضوعش بسيار مهم بود. بحث تفاوت نگاه دو نسل در ميان افراد سنتي و نيمه مذهبي در اين فيلم براي اولين‌بار در سينماي ايران مطرح شد. لازم به ذکر است صدرعاملي در خانواده‌اي مذهبي متولد شده و پدرش روحاني بوده است که از اين جهت مي‌توانيم او را آقازاده بناميم که اين آقازادگي در بسياري از بخش‌ها به او کمک کرد و او وارد مباحث و موضوعاتي در سينما شد که تابو به حساب مي‌آمد و او از امتياز آقازاده بودنش براي ورود به اين مسائل بهره برد. خاطرم هست در جشنواره رشد مسوول هيات داوران بودم زمان اختتاميه که آرا اعلام شد و رسول صدرعاملي روي سن آمد تا جايزه‌اش را به خاطر دختري با کفش‌هاي کتاني دريافت کند؛ آقاي حداد عادل که در آن زمان معاون وزير بود ورياست جشنواره رشد و سازمان پژوهش را هم بر عهده داشت وقتي روي سن رسول را ديد خطاب به او گفت: «شما پسر فلاني هستي و من از شاگردان پدر شما بودم.» به هرجهت خواستم بگويم آقازاده بودن به صدرعاملي خيلي کمک کرد و همين نکته باعث شد او فيلمساز مورد وثوق نظام شود. مجموعه فيلم‌هاي او در مورد امام هشتم با اسم شب شناخته مي‌شوند به خصوص قسمتي که آقاي انتظامي در بخشي از فيلم بازي مي‌کرد تاثيرگذار و جذاب بود.مجموعا مي‌خواهم بگويم هم قدرت و توان کارگرداني صدرعاملي و هم وجهه آقازادگي باعث شد اين فيلمساز تبديل به سينماگري شاخص در ميان هم‌نسلان خود شود. رسول در زمره فيلمسازاني است که در گلوگاه‌هايي اگر مشکلاتي براي فيلمسازان به وجود آمده او در پشت پرده در جهت کمک به همکاران فيلمساز خود نقش خوبي ايفا کرده است. البته اين نکته را با اطمينان نمي‌گويم ولي رسول اين روحيه را دارد. در سال‌هاي اخير هم با ساخت فيلم «سال دوم دانشکده من» به مضمون مورد علاقه خود برگشته رويا زدگي نسل جوان در فضاي تلخ اجتماعي که به نظرم به لحاظ کاربردي فيلم ارزشمندي است اگر چه به لحاظ فيلمنامه‌نويسي و کارگرداني درجه يک نيست ولي به نظرم فيلم خيلي مهمي است از اين جهت که وارد حريم و فضاي دانشگاهي شده که ما کمتر در فيلم‌ها ديديم. دانشکده‌ها محل تلاقي افکار و عقيده و احساس و عواطف بوده‌اند. البته که توجه به مسائل عاطفي دانشجويان دور از واقعيت نيست به اين دليل که خودم مدرس دانشگاه بودم و از نزديک شاهد چنين دلبستگي‌ها و مراوداتي ميان دانشجويان بودم که اغلب هم بي‌سرانجام و بلاتکليف باقي مي‌ماند. به هرحال جسارت رسول در نزديک شدن به موضوعات اجتماعي گرچه ناشي از پشت‌گرمي او باشد ولي به هرحال جسارت خوبي است اميدوارم پابرجا بماند و براي نسل جوان اين مملکت فيلم بسازد.
ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد