وقتی «میلیارد» پول خُرد شد!
![وقتی «میلیارد» پول خُرد شد!](https://app.akharinkhabar.ir/images/2020/09/16/3f0ed2bd-934d-4fd4-935a-56ca3bffb789.jpeg)
ميزان/ پس از شکايت مربيان خارجي از باشگاههاي ايراني، وزارت ورزش جذب بازيکن و مربي خارجي را ممنوع کرد، قانوني که ايرادات گستردهاي دارد.
پس از اينکه مربيان خارجي همچون مارک ويلموتس، استراماچوني، برانکو ايوانکوويچ، وينفرد شفر و... به خاطر عدم دريافت حقوق و دستمزد خود از باشگاههاي ايران شکايت کردند، وزارت ورزش تصميم گرفت جذب بازيکن و مربي خارجي را براي تيمهاي استقلال و پرسپوليس ممنوع کند.
در پي اين تصميم، سازمان ليگ فوتبال ايران هم اين ممنوعيت را براي همه تيمها اعمال کرد؛ هر چند مربيان و بازيکنان خارجي که در فصل گذشته در ليگ ايران حضور داشتند اجازه تمديد قرارداد با تيمهايشان را پيدا کردند اما چنين تصميمي تبعاتي منفي براي فوتبال ايران به دنبال داشت.
اولين تبعاتي که در اين خصوص ميتوان به آن اشاره کرد اين است که فوتبال ايران لقب حرفهاي بودن را يدک ميکشد و در فوتبال حرفهاي چنين تصميماتي جايي ندارد. درست است که در طول ساليان گذشته بازيکنان و مربيان خارجي بيکيفيتي وارد فوتبال ايران شدند، اما برخي از آنها عملکرد مثبتي در ليگ داشتند. در همين فصل گذشته مربيان خارجي همچون ميشو، استراماچوني، کالدرون، رادولوويچ فعاليت ميکردند و هر چند به دلايل مختلف تا پايان ليگ تيمهاي تحت هدايت خود را همراهي نکردند، اما تا زماني که حضور داشتند عملکرد موفق و مثبتي رقم زدند. در خصوص بازيکنان خارجي هم چنين موضوعي صدق ميکند و درصد قابل توجهي از بازيکنان خارجي جزو بهترينهاي ليگ بودند. در چنين شرايطي قطعا ممنوعيت جذب بازيکن و مربي خارجي باعث خواهد شد ليگ برتر فوتبال ايران به لحاظ فني دچار چالش شود.
يکي ديگر از تبعات اين ممنوعيت، چند برابر شدن مبلغ قرارداد بازيکنان و مربيان داخلي است. اين افزايش مبلغ به قدري افسارگسيخته بوده که رکوردهاي زيادي در اين خصوص جابجا شد. به طور مثال بازيکني که فصل گذشته براي يک نيمفصل مبلغي حدود ۸۰۰ ميليون تومان دريافت کرده بود براي فصل جديد با ۸ ميليارد تومان راهي يکي از تيمهاي متمول شهرستاني شد.
در تيمهاي پرهوادار هم بازيکناني که به لحاظ فني در جايگاه خوبي قرار داشتند و در بين هواداران داراي محبوب بودند با وجود اينکه قرارداد داشتند، اما با فشار روي باشگاه توانستند متممهايي به قرارداد خود اضافه کنند که اين متممها رقم قرارداد را حتي تا پنج برابر هم افزايش داد.
قرارداد فصل گذشته بسياري از بازيکن کمنام ونشان که به هر دليلي توانستند راهي تيمهاي پرهوادار شوند، کمتر از يک ميليارد تومان بود، اما حالا يک ميليارد تومان در مقابل رقم واقعي قراردادهايشان رقم زيادي نيست. در واقع پيشنهاد ميلياردي آنها به باشگاهها، يک رقم معمولي محسوب ميشود.
مسئولان وزارت ورزش و فدراسيون بايد براي شکايت بازيکنان و مربيان خارجي از تيمهاي باشگاهي فوتبال ايران راهحلي پيدا ميکردند اما ممنوعيت جذب خارجيها نميتواند يک راهحل مناسب و کامل باشد. ميشد کارگروهي تشکيل شود و تيمها با حضور در اين کارگروه، نحوه تامين منابع مالي براي جذب بازيکن و مربي خارجي را ارائه ميکردند و در صورتي که در اين خصوص ضمانتهاي اجرايي ارائه ميشد، آن وقت ميتوانستند براي تيمشان از بازيکن و مربي خارجي استفاده کنند.
پاک کردن صورتمسئله اولين کار ممکن بود اما آيا بهترين کار هم بود؟ با قطع شدن روند حضور خارجيها به فوتبال ايران، در واقع ورود و چرخش اطلاعات و دانش فوتبالي در ليگ برتر قطع ميشود. اگر دستي شکسته شد، آيا بايد آن دست را قطع کرد؟ اگر چند مدير فوتبالي به هر دليلي دچار اشتباه عمدي يا سهوي در عقدقرارداد با خارجيها شدند، آيا تاوان آن بايد پاي تماميت فوتبال ايران نوشته شود؟ البته اينکه فدراسيون فوتبال و وزارت ورزش با حساسيت فراوان وارد موضوع ورود خارجيها با قراردادهاي آنچناني و بدون ضمانت پرداخت شدند، جاي تقدير دارد ولي بهتر نبود اين امر به شکل ديگري مديريت ميشد تا بحران جديدي نسازد. اين طور به نظر ميرسد که تبعات منفي اين تصميم، حالا بيشتر از تبعات مثبت آن نمود پيدا کرده است.
پاک کردن صورت مسئله نه تنها نميتواند مشکلات حضور خارجيها در فوتبال ايران را کم کند؛ بلکه مشکلات جديد و نوظهوري هم به فوتبال ايران اضافه خواهد کرد. در فصلهاي آينده رقم قرارداد بازيکنان باز هم افزايشي نجومي خواهد داشت و آن وقت است که ديگر امکان مهار اين افزايش افسارگسيخته دستمزدها وجود نخواهد داشت.
سوال پاياني هم اهميت زيادي دارد؛ آيا قانون منع ورود بازيکنان و مربيان خارجي فقط براي يک فصل تعيين شده يا قرار است هميشه ادامه داشته باشد؟