ديجي کالا/ ما گمان ميکنيم که حتي بهترين گوشي هوشمند امروزي هم خستهکننده شده است؛ گوشيها همه شبيه به هم هستند و ويژگي چشمگيري ندارند. اما اگر کمي بيشتر دقت کنيم، ميبينيم اين حرفها ديگر لوس شدهاند. موبايلهاي امروزي اکثرا ضدآب هستند، بهراحتي بازيهاي سهبعدي را اجرا ميکنند، دستيارهاي هوشمند دارند، آنها را ميتوان در هدستهاي واقعيت مجازي قرار داد و حتي بهعنوان کيف پول از آنها استفاده کرد. مشکل از طرف گوشيها نيست، مشکل ما هستيم که همهچيز را ديدهايم و حالا دنبال نوآوريهاي بسيار فوقالعاده و شگفتانگيز هستيم. در چنين موقعيتي، سازندگان گوشي ترجيح ميدهند که وقت و هزينهي زيادي را براي توسعهي يک ويژگي خاص صرف کنند. با سرمايهگذاري بر يک حوزهي مشخص، سازندگان ميتوانند نام موبايلهايشان را در سرخط خبرهاي تکنولوژي قرار دهند، حتي اگر بخشهاي ديگر گوشي چندان شگفتانگيز نباشد. چنين کاري حتي باعث ميشود که گوشي طرفداران خاصي را پيدا کند تا در اين آشفتهبازار گوشيهاي هوشمند از يادها نرود.
نکتهي حائز اهميت اين است که اگر ويژگي خاص موفق باشد، راهش را به گوشيهاي ديگر هم باز ميکند. در حقيقت، بيشتر ويژگيهاي جذابي که امروزه در گوشيها ميبينيم، همينگونه گسترده شدهاند. در اين مطلب قصد داريم در مورد گوشيهايي صحبت کنيم که تمرکز زيادي را معطوف به يک ويژگي خاص کردهاند. ويژگيهايي آنقدر جذاب، که ويژگيهاي ديگر گوشي را به حاشيه ميراند. سوالي که مطرح ميشود اين است که آيا داشتن يک ويژگي خاص براي فروش خوب گوشي هوشمند کافي است؟ ميتوان گفت بله، ولي اوضاع به همين سادگيها نيست. در ادامه با ديجيکالا مگ همراه باشيد.
سامسونگ گلکسي اس ۸: نمايشگر
گلکسي اس ۸ يک گوشي فوقالعاده است که ازلحاظ ويژگيهاي جذاب چيزي کم ندارد. قدرتمند و شيک است و تقريبا تمام مشخصههاي يک گوشي پرچمدار را دارد. اما اگر «نمايشگر بينهايت» (infinity display) را از معادله حذف کنيم، چه چيزي باقي ميماند؟ فقط يک گوشي عالي. و صفت «عالي» کسلکننده است. بدون چنين نمايشگري، اين گوشي همان گلکسي اس ۷ بود که کمي ارتقا يافته. پس ويژگي فوقالعادهي اين گوشي، نمايشگر آن است. در درجهي اول هم همين نمايشگر موجب جذب کاربران به اين محصول ميشود. سامسونگ درنهايت موفق شد که استفادهي جذابي براي نمايشگرهاي خميدهاش پيدا کند. اين نمايشگر هم ظاهر جذابي دارد و هم استفاده از گوشي را لذتبخشتر ميکند. يک بازي دو سر برد براي سامسونگ.
الجي G6: لنزهاي وايد
الجي G6 در مقايسه با ديگر پرچمدارها نميتواند چندان خودي نشان دهد. اما مهمترين ويژگي تعبيهشده در اين گوشي، لنز بسيار وايد (عريض) آن است که در دوربين دوگانهي آن قرار گرفته. با وجود اين که چنين مشخصهاي بهاندازهي نمايشگر بدون حاشيه جذاب نيست، ولي همين لنز وايد استفادههاي فراواني براي بسياري از کاربران دارد. چه اهل سفر و عکاسي پانوراما باشيد و چه به دنبال عکس دستهجمعي با دوستان زياد، لنزهاي وايد مثمر ثمر واقع ميشوند. به نظر ميرسد الجي V30 هم با استفاده از نمايشگر بزرگ و زيبا، راه سامسونگ را ادامه داده و ويژگي خاصش را بر مبناي نمايشگرش بنا کرده است.
سوني اکسپريا XZ پرميوم: فيلمبرداري اسلوموشن
در گوشي سوني اکسپريا XZ پرميوم مهمترين مشخصهاي که توجهها را به خود جلب کرده، قابليت فيلمبرداري اسلوموشن است. اين قابليت آنقدر جذاب است که قابليت اسلوموشن ديگر گوشيها را به حاشيه ميراند. اين گوشي از لحاظ طراحي ويژگي چندان شاخصي ندارد و کموبيش کپي مدلهاي قديميتر خود است. به همين خاطر قابليت فيلمبرداري با ۹۶۰ فريم در ثانيه و نمايشگر ۴K، مهمترين ويژگيهاي جالبتوجه اين گوشي محسوب ميشوند.
موتورولا موتو Z و Z2: ماژولار بودن
البته ميتوان به باريکي گوشيهاي موتو Z و موتو Z2هم اشاره کرد، اما اين مشخصه چندان قابل توجه نيست. قابليت ماژولار، ويژگي جذاب اين گوشيها محسوب ميشود. اين گوشيها با موتومادهاي متنوعي که دارند، موفق شدهاند که مفهوم ماژولار بودن را تا حد زيادي بهصورت موفقيتآميز اجرا کنند. البته الجي G5 هم اين روند را پيش گرفت ولي هيچوقت نتوانست عملکرد موفقي داشته باشد. موتورولا با عرضهي موتومادهاي جديد ميتواند جان دوبارهاي به اين گوشيها ببخشد و آنها را از فراموشي دور نگه دارد. در اين زمينه ميتوان به موتوماد جديدي اشاره کرد که اين گوشيها را همچون نينتندو سوييچ به يک گيمپد تبديل ميکند.
HTC U11: فناوري بومساوند
اين اچتيسي بود که HTC Dream، اولين گوشي اندرويدي را ساخت؛ ولي حالا از دوران اوجش فاصله گرفته و از رقبايش عقب افتاده است. اما گوشيهاي اچتيسي هميشه از نظر کيفيت صدا خوب عمل کردهاند. اسپيکرهاي اين شرکت معمولا بهصورت دوتايي در جلوي گوشي قرار دارند و از فناوري «بومساوند» (BoomSound) بهره ميبرند که با داشتن آمپليفاير اختصاصي براي هر اسپيکر (باس و توييتر)، کيفيت فوقالعادهاي را براي کاربران به ارمغان ميآورند. اچتيسي در طراحي گوشي U11 با استفاده از کل بدنه به عنوان يک باکس رزونانس کيفيت صدا را نسبت به HTC 10 بهتر کرده است. البته در اچتيسي U11، لبههاي حساس به فشار هم داريم. ولي اين مشخصه بيشتر براي جلب توجه است و در عمل کارکرد چندان مؤثري ندارد.
بلکبري: صفحهکليد
حالا که بلکبري بر مبناي سيستمعامل اندرويد کار ميکنند، براي خاص بودن بايد به صورت مضاعف تلاش کند. مانند سري گوشيهاي گلکسي نوت، گوشيهاي بلکبري هم هميشه بر يک ويژگي خاص که در اين مورد صفحهکليد است، حساب باز کردهاند. گوشيهاي صفحهکليددار در فضايي که همهي گوشيها شبيه به هم هستند، بيشتر به چشم ميآيند. همچنين اين مشخصه مناسب افرادي است که چندان از صفحهکليدهاي نرمافزاري دل خوشي ندارند. به خاطر همين مشخصه هم که شده، گوشيهاي بلکبري بي خريدار نخواهند ماند؛ البته تا زماني که يک صفحهکليد بهتر در گوشي ديگري ظاهر نشود.
سري گوشيهاي گلکسي نوت: قلم S-Pen
روزي روزگاري سري گوشيهاي گلکسي نوت به دلايل مختلفي به چشم ميآمدند. گلکسي نوتها، اولين گوشيهاي فبلت بودند و بهترين مشخصات را داشتند. اما کمکم گوشيها بزرگتر شدند و سامسونگ مشخصات مشابه اين سري گوشيها را در گوشيهاي ديگرش قرار داد. باوجود تمام اين تغيير و تحولات، قلم S-Pen بهعنوان يک ويژگي جذاب در تمام اين گوشيها ثابت ماند. نکتهي جالب در مورد اين قلمها اين است که با وجود محبوبيتي که داشتهاند، تا حالا به گوشيهاي ديگر راه پيدا نکردهاند که البته اين خبر خوشي براي سامسونگ است.
گوگل پيکسل: دوربين
انتظارات زيادي از پيکسل بهعنوان اولين گوشي رسمي گوگل وجود داشت. متأسفانه طراحي اين گوشي چندان جذاب نبود. برخي ميگويند نقطه قوت پيکسل، سيستمعامل و دستيار هوشمند آن است، دستيار هوشمندي که هماکنون در بيشتر گوشيهاي اندرويدي مشاهده ميشود. گوگل هم که متوجه ضعفهاي اين گوشي بوده، يک دوربين عالي را در آن تعبيه کرده است. دوربيني که گفته ميشود از آن بهتر نداريم. البته براي کاربران عادي، کيفيت دوربين تا حد زيادي سليقهاي است؛ بهطور مثال خيلي از کاربران از دوربين گوشيهايي همچون گلکسي اس ۸ يا گوشي کمي ارزانتر الجي G6 خيلي تعريف ميکنند و از آنها راضي هستند. اما درهرحال، نميتوان کتمان کرد که پيکسل يک دوربين عالي دارد و خود گوگل هم حسابي روي اين مشخصه مانور داده است. اگر نام گوگل و کيفيت دوربين نبود، پيکسل چه جور گوشياي محسوب ميشد؟ اين سوالي است که در مورد همهي پرچمداران بايد پرسيد. پاسخش هم اين است که بدون اين ويژگيهاي جذاب، چنين پرچمدارهايي فرق چندان زيادي با گوشيهاي معمولي نخواهند داشت.
وانپلاس ۵: دش شارژ
اين روزها کلمهي «شارژ سريع» را بهوفور ميشنويم. اما «دش شارژ» (Dash Charge) موجود در وانپلاس ۵، نوع بهبود يافتهي اين فناوري است. با استفاده از اين فناوري، ميتوانيد گوشيتان را در عرض ۳۰ دقيقه، بدون اينکه داغ شود، شارژ کنيد. اين ويژگي شايد چندان توجهات را به خود جلب نکند، اما از بسياري از ويژگيهاي گوشيهاي ديگر کاربرديتر است.
نتيجهگيري
خب، آيا هر گوشي پرچمدار براي فروش خوب، به داشتن يک ويژگي جذاب نياز دارد؟ اين سوال را نميتوان بهطور قطعي جواب داد. براي برخي اين ويژگيها اهميت دارد ولي براي برخي ديگر مشخصات کلي گوشي حائز اهميت است. براي خريد انواع و اقسام محصولها، عوامل زيادي وجود دارد که روي تصميم خريدار تأثير ميگذارند. به همين خاطر نبايد سادهانگارانه با اين موضوع برخورد کرد.
اما در مورد گوشيهاي پرچمدار بايد گفت که فرق اصلي آنها با گوشيهاي معمولي، داشتن همين ويژگيهاي فوقالعاده و جذاب است. علاوه بر اين، کاربران گوشيهاي پرچمدار با خريد چنين گوشيهايي، اين فرصت را پيدا ميکنند که نکتهاي را در مورد خودشان نشان دهند. مثلا اگر مالک يک گوشي اچتيسي هستيد، احتمالا ميخواهيد بقيهي افراد بدانند که گوش کردن به موسيقي برايتان اهميت دارد؛ يا اگر گوشي گلکسي اس ۸ داريد، ميخواهيد نشان دهيد که چون با گوشيتان زياد کار ميکنيد، نمايشگر بزرگ و جذاب برايتان مهم است.
گوشيهاي هوشمند که ادعاي پرچمداري دارند، بايد از همه لحاظ بهترين گوشي باشند. اما هميشه بهترين گوشي بودن کافي نيست و داشتن يک ويژگي فوقالعاده موجب ميشود که اين گوشيها در اين بازار شلوغ به چشم بيايند و مشتري خاص خودشان را پيدا کنند.
مطالب جذاب، داغ و آموزشي فناوري اطلاعات در کانال تلگرامي «آي تي»
بازار