حمله تندروها پس از حمایت

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در فضایی که کشور حالت جنگزده به خودش دارد، جا داشت همه این حرکت و پیام را دریافت کنند ولی ما شاهد هستیم که برخی افراد افراطی و تندرو همچنان بر طبل مداخلات و منازعات و درگیریهای داخلی میکوبند و متاسفانه این تندروها، گاه پا را از گلیم خودشان درازتر کرده و پا به گلیم حقوق مردم میگذارند
حملهها و هجمهها به دولت طی دو هفته اخیر و پس از اظهارنظر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری در دیدار با اصحاب رسانه آنچنان گسترده و پرتکرار شد که رهبری در سخنان اخیر خود در مراسم سالروز شهادت امام رضا(ع) و در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم به این موضوع اشاره کردند و با ضروری خواندن حمایت از خدمتگزاران کشور گفتند:«مردم از خدمتگزاران از جمله رئیسجمهور که پرکار، پرتلاش و پیگیر است حمایت کنند؛ چراکه از چنین عناصری باید قدرشناسی کرد.» والبته ایشان با تأکید بر اینکه وجود نظرهای گوناگون در مسائل مختلف هیچ اشکالی ندارد، گفتند: «اهل فکر توجه کنند که ارائه فکری نو که مکمّل موجودیِ ملت باشد با تخریب و اهانت کردن متفاوت است و نباید مبانی جمهوری اسلامی را که باعث رشد ملت و ارتقاء کشور و قدرت ملی است تخریب کرد.» و در نهایت هم بر «اتحاد مقدس، اجتماع عظیم و سپر پولادینِ دلها و ارادههای مردم که نباید مخدوش شود و حفظ آن وظیفه اهل بیان و قلم و تحقیق، کسانی که توئیت میزنند و همه مردم و مسئولان کشور بهخصوص مسئولان قوای سهگانه است...» تصریح داشتند. پیشدرآمد و احتمالاً علت این حمایت رهبری از رئیسجمهوری به روزهای پس از آن دیدار پزشکیان بازمیگردد.
تنها چند ساعت پس از انتشار متن و بخشی از فیلمهای این جلسه توپخانه تندروهای مخالف رئیسجمهوری و دولت چهاردهم فعال شد و اعتراض به سخنان او به اشکال گوناگون ادامه پیدا کرد؛ اما شاید آنچه که مهمتر تلقی شد و یک مرزبندی جدید (حداقل حالا که رهبری هم در حمایت رئیسجمهوری سخن گفتهاند) در جبهه مخالفان دولت ایجاد کرد، تلاش برخی نمایندگان مجلس برای شبیهسازی بنیصدر و پزشکیان و سوق دادن مجلس و جامعه به سمت طرح عدم کفایت رئیسجمهوری و در پیاش عزل او بود. معترضان به آن سخنان رئیسجمهوری درباره مذاکرات و وضعیت کشور بهویژه در میان طیف تندرو مثل همیشه زیاد بود و تفاوت آنجا بود که جمعیتی در تلاش بودند که با طرح مکرر آن تا حذف پزشکیان از ریاستجمهوری پیش بروند.
البته در میان همین جریان تندرو مدعی انقلابیگری در مجلس نیز چنددستگی در این زمینه وجود داشت. اگرچه یکی از این چهرههای شاخص تندرو در مجلس پس از سخنان رهبری هم باردیگر موضعش را تکرار کرد و نوشت:«محسن رفیقدوست در بخشی از خاطراتش که مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر کرده میگوید: ۴ماه قبل از برکناری بنیصدر، خدمت امام رفته بودم.
آخرش گفتم: «آقا من یک سوال دارم.» با اجازه امام گفتم: «شما آقایان بهشتی، خامنهای و هاشمی را خوب میشناسید. درمقابل این حمله و ظلمی که بنیصدر به اینها میکند شما چطوری از بنیصدر حمایت میکنید؟» امام قبل از اتمام جملهام با عصبانیت فرمودند: «من از بنیصدر حمایت نمیکنم. برای من بنیصدر مهم نیست، آن ۱۱ میلیون انسانی مهماند که به بنیصدر رأی دادند و باید مردم رأیشان را پس بگیرند. هرچه به او دادند از او بگیرند...»
حضرت امام، این را دو ماه بعد در سخنرانیشان گفتند و دو سه ماه بعد هم بنیصدر با رأی مجلس عزل شد.» در همین طیف، کامران غضنفری، نماینده مجلس و از جمله چهرههایی که مخالفتش با طرح عدم کفایت رئیسجمهوری را اعلام نکرد؛ به مخاطبیابی سخنان رهبری از زاویه دیگر پرداخت و چنین واکنش نشان داد:«رهبری در بخشی فرمودند: «کسانی که میگویند چرا با آمریکا مذاکره مستقیم انجام نمیدهید و مسائل را حل نمیکنید، ظاهربین هستند، چراکه باطن قضیه این نیست و در سایه هدف واقعی آمریکا از دشمنی با ایران، این مسائل حلنشدنی است»... لذا یکی از مخاطبین اصلی تذکر مقام معظم رهبری، شخص آقای پزشکیان و معاون اول ایشان هستند. مطلب بعدی اینکه حضرت آقا فرمودند: باید تمام راههای کمکرسانی به رژیم صهیونی قطع شود.»
سال گذشته نیز ایشان خطاب به دولتهای اسلامی فرموده بودند که شریانهای اقتصادی رژیم صهیونیستی باید قطع شود.از آنجا که تنگه هرمز و خلیج فارس یکی از مسیرهای تأمین بخش قابل توجهی از نیازمندیهای رژیم صهیونیستی است، توقع میرفت که دولت جناب پزشکیان این دستور مقام معظم رهبری را اجرا کند و اجازه ندهد تا از طریق تنگه هرمز و خلیج فارس به صهیونیستها کمک شود، اما متأسفانه هیچ اقدامی از سوی دولت جناب پزشکیان صورت نگرفت، لذا مقام معظم رهبری مجدداً بر این مسئله تأکید کرده، فرمودند: «باید تمام راههای کمکرسانی به رژیم صهیونی قطع شود.» او در پایان این مطلب به جای آنکه به حمایت رهبری از رئیسجمهوری اشاره کند یا آن که به همراهیاش برای به جریان انداختن طرح عدم کفایت رئیسجمهوری در مجلس واکنش نشان دهد، نوشت:«حال منتظر میمانیم تا ببینیم آیا جناب پزشکیان این دستور مجدد رهبری نظام را اجرا میکند یا خیر؟» و با این پایانبندی به نوعی بر مواضع قبلیاش ماند اما به اندازه همکار و همفکر سیاسی خود در مجلس صراحت به خرج نداد.
اما برخی دیگر از جریان همسو یا نزدیک به این نمایندگان تلاش کردند به نوعی فاصله خود را با این موضوع و این موضع به وضوح نشان دهند. مثلاً امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس که معمولاً با جریان شریان و پایداری در سایر موضوعات و حمله به دولت همراه است، نوشت:«با اینکه در یک سال گذشته بارها اعلام کردهام که به دلایل متعدد مخالف استیضاح رئیسجمهور هستم و معتقدم باید به دولت کمک کرد تا بتواند مشکلات کشور را حل کند، برخی رسانههای بداخلاق و بیتقوا بعد از سخنان امروز رهبر انقلاب به دروغ مدعی شدهاند که بنده به دنبال استیضاح رئیسجمهور بودهام... و اما سخن آخر اینکه حمایت از دولت به معنای چشم بستن بر اشتباهات و تملق از رئیسجمهور نیست.»
یا مثلاً روزنامه جوان در بخشی از مطلب خود نوشت:«آن نماینده مجلس که پساز سخن رهبری که «مردم، رئیسجمهور پرکار و پرتلاش و پیگیر را حمایت کنند» دوباره پزشکیان را با بنیصدر مقایسه میکند، بدتر از همه اینها و یک مصداق شایسته مجازات قضایی است.» همچنین در این بین کانالی با عنوان «کانال سپاه» نیز در این زمینه نوشت:«ظهر امروز (یکشنبه) مقام معظم رهبری حضرت آیتالله امام خامنهای (مدظله العالی) به وضوح تذکری صریح را به برخی افراد حاشیهساز در مجلس و فضای مجازی دادند؛ تذکری که به سادگی میتوان فهمید در واکنش به حاشیهسازی عدهای در مجلس مبنی بر عدم کفایت سیاسی رئیسجمهور و یا توئیتهایی در فضای مجازی بود که انسجام ملی را هدف قرار میداد.»
در ادامه آن آمده است:«[خطاب به یک نماینده مجلس] اینکه شما به وضوح متوجه هستید که در دایره مخاطبینی قرار میگیرید که مقام معظم رهبری به آنها تذکر داده و برای فرار رو به جلو، به جای توبه کردن و فرمانپذیری از ولیفقیه با انتشار محتواهایی حمایت رهبری از پزشکیان را به حمایت امام خمینی(ره) از بنیصدر تشبیه میکنید، نشان از این دارد که راه امثال شما و راه انقلاب و ولیفقیه اکنون دو مسیر متفاوت است... آن کسی که در برابر نظر و دستور صریح رهبری میماند از دیدگاه ما فرقی با آلبانینشینها یا باند نیویورکیها ندارد...از سرنوشت تندروها و کندروها در تاریخ انقلاب عبرت بگیرید و به یادآورید آنان به چه سرنوشتی مبتلا شدند.»
البته در کنار همه اینها کیهانیها هم با یک پله کم کردن صراحت کلامشان در حمله به رئیسجمهوری به تحلیل سخنان رهبری و خط و نشان کشیدن (نه به تندی روزهای قبل) برای دولت پرداختند. محمد ایمانی، از جمله سرمقالهنویسان کیهان نوشت:«حمایت رهبری از دولت، بسیار گرانبهاست. این حمایت مسئولانه باید، مسئولیتپذیری و خدمتگزاری را در میان دولتمردان دوچندان کند. نه اینکه خدای ناکرده، بهانهای برای توجیه قصور و تقصیرها یا کجکارکردی بیشتر در برخی حوزهها شود. حمایت از دولتها و رئیسانجمهور، رویه همیشگی حضرت امام (ره) و حضرت آیتالله خامنهای بوده است.
از دولت بنیصدر تا دولتهای هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی و رئیسی و پزشکیان. علت، روشن است. دولت، هم منتخب مردم است و هم بار اداره امور اجرایی کشور را با همه دشواریهایش بر دوش دارد.اما این حمایت، چک سفید امضا نیست که هر مدیری، هر گونه خواست عمل کند و هنگامی که مورد سوال قرار گرفت، به جای ادای توضیح و یا پذیرش اشتباه، بگوید: همین است که هست؛ چون مسئولیتم سنگین است، پس پاسخگو نیستم(!)»
در بخش دیگر هم تاکید داشته است:«آیا دولت و رئیسجمهور توانستهاند از نگاه فانتزی و کاریکاتوری و تکبعدی به سیاست و مدیریت که آفت برخی دولتها بوده، فاصله بگیرند یا از سرنوشت دولت یازدهم و دوازدهم (معطلی، تعلیق، و فریزشدگی در مذاکرات بیحاصل) عبرت بیاندوزند؟ دولت و رئیسجمهور باید بتوانند به این پرسشهای راهبردی درباره رویکرد، کارکرد و کارنامه دولت، پاسخ قانعکننده ارائه کنند. نمیتوان پاسخ را به حمایت رهبری حواله داد!» در این بین آنچه قابل تامل است، رویکردی است که بخشی از تندروها مدعی «ذوب در ولایت رهبری» در پیش گرفتهاند و کماکان با وجود حمایت رهبری از رئیسجمهور بر طبل حمله به دولت و طرح عدم کفایت رئیسجمهوری میکوبند.