اعتماد/
متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سارا معصومي| چهار سال و اندي پس از تابستاني که توافق هستهاي ميان ايران و 1+5 شکل گرفت، هر روز يکي از بندهاي اين توافق توسط يکي از اعضاي آن متزلزل شده است. شايد «زمان» را بتوان اصليترين دشمن توافقي خواند که 27 کشور اروپايي ميگويند براي ما جنبه امنيتي و حيثيتي دارد و در ايران و امريکا اين اميدواري را به وجود آورده بود که به بستري براي شکست تابوي رابطه ديپلماتيک تبديل شود. شايد اگر باراک اوباما، چهل و چهارمين رييسجمهور امريکا در واپسين سالهاي حضور در کاخ سفيد با نااميدي از به ثمر نشستن تحريمها به فکر توافق با تهران نيفتاده بود و اين روند را چند سال زودتر آغاز کرده بود، امروز چندسالي بيشتر از عمر توافق هستهاي گذشته بود و دولت جايگزين وي نميتوانست به راحتي از توافقي بينالمللي کنار بکشد.
عمر برجام به نيمه نرسيده نفسهاي آن به شماره افتاده است. نخستين ضربه به برجام را دونالد ترامپ، رييسجمهور امريکا با کنارهگيري از آن و بازگرداندن تحريمهاي هستهاي زد. ايران پس از اين اقدام واشنگتن اعلام کرد که عنصر مزاحم توافق از آن خارج شده و به درخواست 1+4 به بازماندگان فرصت داد تا شايد اروپاييها بتوانند با کاستن از سطح وابستگي اقتصادي به سيستم مالي ايالات متحده کار را پيش ببرند. ناتواني سه کشور اروپايي در رسيدن به مکانيسمي که فروش نفت ايران را تضمين کرده و کانال مناسب براي نقل و انتقالهاي مالي به تهران را هم تضمين کند براي ايران يک گزينه بيشتر باقي نگذاشت: استفاده از مکانيسم تعريف شده در برجام براي بازگرداندن توازن ميان دادهها و ستاندهها. بر همين اساس ايران از ارديبهشت ماه سال جاري تاکنون چهار گام در مسير معکوس برجام برداشته و در هر گام 60 روز به طرف مقابل فرصت داده است. در حالي که چهارمين بازه زماني 60 روز ايران از سهشنبه هفته گذشته آغاز شد، پايههاي سياسي برجام نيز در حال متزلزل شدن هستند. ايران ميگويد ميتوانست با کاهش فاحش منافع اقتصادي از برجام، ناگهان از اين توافق که فقط تهران آن را تمام و کمال رعايت کرده بود خارج شود اما ترجيح داد به ديپلماسي فرصتي يکساله ببخشد. با اين همه اين حسننيت ايران در سه گام نخست کاهش تعهدات برجامي با بيتفاوتي و وقتکشي اروپا و در گام چهارم با برخورد تند و طلبکارانه تروييکاي اروپايي روبهرو شد.
روز دوشنبه وزراي خارجه کشورهاي اروپايي در بروکسل دور هم جمع شدند و ضمن تاکيد بر تمايل به حفظ توافق با ايران از کاهش تعهدات ايران انتقاد کرده و اعلام کردند که واکنش مقتضي را بر اساس متن گزارش فني آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره راستيآزمايي ميزان تعهد ايران به توافق نشان خواهند داد. شامگاه دوشنبه همان طور که پيشبيني ميشد گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي منتشر شده و اعلام شد که ايران کاهش تعهدات برجامي را عملا آغاز کرده و در پررنگترين مورد، غنيسازي در تاسيسات هستهاي فردو را آغاز کرده است. ساعتي پس از انتشار گزيدههايي از اين گزارش بود که بيانيه سه کشور اروپايي حاضر در برجام که طبيعتا از قبل تهيه شده بود، منتشر شد. بيانيهاي با ادبياتي نسبتا تند عليه ايران که در آن به کرات از تهران انتقاد شده اما هيچ انتقادي از امريکا به عنوان عامل اصلي تخريب توافقي چندجانبه به چشم نميخورد. گويا اروپاييها در مسير انتقاد از ايران ساعتهاي خود را با تحولات ارديبهشت ماه سال جاري (آغاز کاهش تعهدات برجامي ايران) و نه ارديبهشت 1397 (خروج امريکا از برجام) که بايد مبدا اصلي هر تحليل و تحولي در حوزه برجام باشد، تنظيم کردهاند. بيانيه سه کشور اروپايي بلافاصله با واکنش تند وزير خارجه ايران روبرو شد. اما جزييات اين بيانيه چه بود؟
بدهکار، طلبکار شد
سه کشور اروپايي که تاکنون تلاشهاي مشترک آنها براي منتفعسازي اقتصادي ايران از برجام راه به جايي نبرده است، اين بار در ملامت ايران يک بيانيه سياسي مشترک منتشر کردند. هسته اصلي اين بيانيه ابراز نگراني از اقدامهاي معکوس برجامي تهران و البته تمرکز بحث نيز بازگشت فعاليتهاي غنيسازي ايران به تاسيسات هستهاي فردو بود. در ابتداي اين بيانيه خط و خطوط موضعگيري اوليه رييسجمهور فرانسه نسبت به گام چهارم ايران به چشم ميخورد و ادعا شده بود که اقدام اخير ايران در فردو به منزله تسريع اقدامات اين کشور در زمينه فاصله گرفتن از برجام است. در ادامه بيانيه آمده بود: «از اعلانيههاي اخير ايران در خصوص آغاز مجدد فعاليتهاي غنيسازي اورانيوم در فردو به شدت نگران هستيم. اقدام ايران با مفاد صريح برجام در خصوص فردو مغايرت داشته و تبعات بالقوه زيادي در زمينه اشاعه دارد. اين اقدام [غنيسازي در فردو] به منزله تسريع روند تاسفآور فاصله گرفتن ايران از تعهداتش ذيل برجام است.»
در حالي که ايران تا ارديبهشت ماه، 365 روز بدون امريکا در توافق با 1+4 ماند و از ارديبهشت ماه تاکنون نيز قريب به 190 روز به اروپا فرصت سهباره داده، سه کشور اروپايي در بيانيه مشترک منتشر شده بدون اعتراف به ناتواني خود در وفاي به عهد از ايران خواستهاند تمامي اقدامات «ناسازگار با برجام» اعم از ميزان ذخاير اورانيوم، محدوده مجاز غنيسازي و فعاليتهاي مربوط به تحقيق و توسعه را به عقب برگرداند.
عبارت ناسازگار با برجام در حالي در اين بيانيه به چشم ميخورد که کاهش اقدامهاي برجامي ايران دقيقا منطبق با حقوق ايران در اين توافق و مندرج در بندهاي 36 و 37 است. سه کشور اروپايي از ايران خواستهاند طبق تعهداتش در برجام کاملا با آژانس بينالمللي انرژي اتمي به ويژه در چارچوب توافق جامع پادماني و پروتکل الحاقي همکاري کند. وزراي خارجه اين سه کشور در حالي که در يک سال و اندي گذشته امريکا به عنوان عضوي از برجام از اين توافق خارج شده و ساير اعضا هم برخلاف وعدههايشان نتوانستهاند کاري از پيش ببرند، اشارهاي به اين ناتواني نکردند و صرفا «اجراي کامل و موثر برجام» از سوي همه طرفها را با اهميت دانسته و بر عزم خود جهت ادامه تلاشها براي حفظ توافق تاکيد کردند.
در پايان اين بيانيه وزيران خارجه انگليس، آلمان و فرانسه تصريح کردهاند که آمادهاند استفاده از تمامي مکانيسمهاي موجود در برجام از جمله «مکانيسم حل و فصل اختلافات» براي حل و فصل مسائل مربوط به اجراي تعهدات برجامي از سوي ايران را مورد بررسي قرار دهند. در نهايت هم سه کشور اروپايي در حالي که ايران تاکنون براي پايان دادن به تنشها در منطقه خليجفارس ابتکارهاي متنوع و متعددي را روي ميز گذاشته ادعا کردند که اقدامهاي اخير ايران، تلاشهاي ديپلماتيک براي تنشزدايي از خاورميانه را دشوارتر کرده است.
طعنه وزير خارجه ايران به همتاهاي اروپايي
محمدجواد ظريف در صفحه توييترش در واکنش به بيانيه وزراي خارجه سه کشور اروپايي و با ضميمه کردن نامه ۶ نوامبر ۲۰۱۸ خود خطاب به فدريکا موگريني، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا و ساير اعضاي برجام نوشت: «خطاب به همتايانم در اتحاديه اروپايي و سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان:
۱- «به تعهدات خود ذيل برجام کاملا پايبند بودهايم.» شما؟! واقعا؟!
فقط يک تعهد را نشان دهيد که در ۱۸ ماه گذشته به آن عمل کردهايد.
۲- وقتي که شما مشغول دفعالوقت بوديد، ايران مکانيسم رفع اختلاف را به جريان انداخت و آن را به اتمام رساند. ما اکنون در حال استفاده از اقدامات جبراني مندرج در پاراگراف ۳۶ برجام هستيم. به نامه ششم نوامبر ۲۰۱۸ من مراجعه کنيد.»
طلبکاري اروپا و چند سوال ساده
اين واکنش محمدجواد ظريف بلافاصله در رسانههاي متفاوت بينالمللي با تيترهايي چون «طعنه ظريف به اروپا»، «وزير خارجه ايران اروپا را مسخره کرد»، بازتاب پيدا کرد. بيانيه نسبتا تند و تيز اتحاديه اروپا در واکنش به گامهاي معکوس برجامي ايران به خصوص گام چهارم پيش از آنکه از سوي مقامهاي رسمي پاسخ داده شود با واکنشهاي تند کاربران در فضاي مجازي روبهرو شد. محور تمام انتقادها از اروپا نيز بيتوجهي سه کشور به تبعات خروج امريکا از برجام بر اقتصاد ايران و تحريمهاي امريکا بر وضعيت معيشتي و حتي نيازهاي اوليه ايرانيها مانند دارو و غذا بود. همزمان بسياري از کارشناسان روابط بينالملل اين بيانيه اروپا را آغازي بر فاصله گرفتن بيشتر ايران از بلوک غرب و بالا رفتن دوباره ديوار بياعتمادي ميان تهران و بروکسل دانستند.
حساب کاربري نمايندگي ايران در بروکسل در توييتر، با انتشار چند توييت به زبان انگليسي چند سوال ساده از اروپاييها را مطرح کرده و نوشت: يک توافق همهجانبه مجموعهاي از دادهها و ستاندهها را در خود جا داده است. آيا منصفانه است اروپا در حالي که ميگويد برجام براي امنيت بينالمللي و نظام منع اشاعه از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است، به تعهدات خود در اين توافق عمل نکند و به جاي آن از تهران بخواهد که از گامهاي خود بازگردد؟ اين در حالي است که اقدامهاي ايران در حقيقت واکنش به نقض برجام از سوي ساير اعضاي توافق است. همه چيز از زماني آغاز شد که اروپا به اقدام امريکا در خروج از برجام واکنش مشابهي مانند واکنش به کاهش اقدامهاي برجامي ايران نشان نداد. اروپا در برابر نقض قطعنامه 2231 توسط امريکا به ابراز تاسف بسنده کرد. زماني که امريکا از برجام کنار رفت، ايران به گواه تمام گزارشهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي به تعهداتش پايبند بود و حتي اين پايبندي را به مدت يک سال تمام پس از خروج امريکا نيز ادامه داد. مساله ديگري که بر عمق بحران افزوده، تروريسم اقتصادي است که تحريمهاي امريکا بر مردم ايران وارد کرده و جان صدها نفر را به خطر انداخته است.
ايران از زمان آغاز گامهاي معکوس برجامي اعلام کرد که هر زمان اتحاديه اروپا بتواند به تعهدات برجامياش بازگردد يا بتواند امريکا را وادار به لغو تحريمهاي هستهاي عليه ايران کند، گامهاي ايران قابل بازگشت هستند. همزمان در چند روز گذشته با بالا گرفتن زمزمههاي اعتراض اروپا به ادامه روند کاهش تعهدات برجامي ايران، مقامهاي متفاوت از رييسجمهور تا وزير خارجه، از رييس سازمان انرژي اتمي تا معاون وزير خارجه و مذاکرهکننده با 1+4 تاکيد کردند که اروپا به دليل عدم وفاي به عهد در جايگاهي نيست که در جامه طلبکار ظاهر شده و ايران را با تبعات احتمالي عدم توقف گامهاي معکوس برجامياش تهديد کند.
همزمان سيدعباس عراقچي، معاون سياسي وزير خارجه اخيرا در پاسخ به سوال خبرنگاران در روسيه درباره واکنش ايران به احتمال توسل اروپاييها به مکانيسم ماشه در برابر اقدامهاي معکوس برجامي ايران تاکيد کرد که اگر ايران پس از تمام همکاريهايي که با جامعه بينالمللي و آژانس بينالمللي انرژي اتمي درباره برنامه هستهاي خود داشته باز هم با چنين واکنشي رو به رو شود، در دکترين هستهاي خود تجديد نظر خواهد کرد. اظهارنظري که سر و صداي بسياري در فضاي رسانههاي به راه انداخت و بسياري اين اظهارات عراقچي را به احتمال خروج ايران از معاهده منع تکثير تسليحات هستهاي موسوم به انپيتي يا توقف اجراي داوطلبانه پروتکل الحاقي توسط ايران مربوط کردند.
خبرگزاري رويترز در گزارشي ضمن پوشش واکنش تند ظريف به اروپا نوشت: اروپاييها همچنان تلاش ميکنند تهران را به برجام مقيد نگه دارند اما در برجام قرار شد ايران محدوديتهايي را بر برنامه هستهاي خود بپذيرد و در ازاي آن تحريمها عليه اين کشور برداشته شوند. ايران همچنان اروپا را متهم ميکند که نتوانسته به مسووليت خود براي انتفاع اقتصادي ايران عمل کند. در حالي که برخي رسانهها از احتمال بازگشت تحريمهاي اتحاديه اروپا و سازمان ملل عليه ايران سخن ميگويند، تهران چنين اقدامي را رسما به عنوان خط قرمز خود معرفي کرده است. در حالي که شرکاي اروپايي ايران در برجام از تهران ميخواهند گامهاي معکوس برجامياش را متوقف کند، تهران اعلام کرده که اگر سه کشور اروپايي تا پايان بازه زماني 60 روزه چهارم نيز نتوانند به تعهدهاي خود عمل کنند در ماه ژانويه گام پنجم نيز برداشته خواهد شد. در حالي که امريکا خواهان توافقي جامع با ايران است و اروپاييها نيز اندک اندک حداقل در کلام به اين موضع امريکا نزديک شدهاند. ايران ميگويد از توافق جديد تا زماني که امريکا به برجام بازنگردد يا تحريمهاي هستهاي اعمال شده عليه ايران را متوقف نکند، خبري نخواهد بود.
برجام بر باد، اروپا در خواب؟
به گزارش «اعتماد» واکنش اخير سه کشور اروپايي به گامهاي ايران آن هم در شرايطي که تهران منتظر است تا تروييکا به تعهدات خود در برجام به شکل عام و 11 وعده خود به ايران که پس از خروج امريکا از توافق داده شد عمل کنند، گره جديدي بر گره موجود در پرونده برجام ميافزايد. اروپاييها تاکنون صرفا با حمايتهاي سياسي از توافق با تهران حمايت کردهاند و اين در حالي است که حتي در بيانيه شامگاه دوشنبه نيز نسبت به تبعات گامهاي ايران به خصوص گام چهارم بر نظام منع اشاعه ابراز نگراني کرده بودند.
اکنون سادهترين سوالي که وزراي خارجه سه کشور اروپايي بايد به آن پاسخ بدهند، اين است که اروپا به عنوان مجموعهاي از 28 کشور که در 16 سال گذشته در هر مذاکره هستهاي با ايران حضور داشته چه هزينهاي براي حفظ برجام کرده است؟ اروپاييها در حالي از ايران ميخواهند که در يک توافق عملا يکجانبه (ايران با خودش) باقي بماند که در آنسوي ميدان نه تنها تهران را از منافع اقتصادي اين توافق منتفع نميکنند يا گامي در مسير کاهش مشکلات اقتصادي ايران ناشي از بازگشت تحريمهاي امريکا برنميدارند که حتي در ساير مسائل غيربرجامي نيز با امريکا همصدا شدهاند و همچنان به اصطلاح عاميانه از همان سوراخي گزيده ميشوند که امانوئل مکرون، رييسجمهور فرانسه در سال ماههاي نخست حضور ترامپ در قدرت از آن گزيده شد. در آن مقطع نيز مکرون تلاش کرد با وعده توافق جامع با ايران، ترامپ را در توافق هستهاي نگه دارد که اين اتفاق هرگز رخ نداد. اروپا امروز بر سر يک دو راهي قرار گرفته است: از يک سو توافقي روي ميز است که ايران پايبندي به آن را به گواه گزارشهاي متعدد آژانس بينالمللي انرژي اتمي نشان داده است و در سوي ديگر ميدان رييسجمهوري که نهتنها قابل اعتماد نيست بلکه پيشبينيناپذيري در عرصه بينالمللي را حسني براي خود ميداند. چهرهاي مانند مکرون، رييسجمهور فرانسه يا هايکو ماس، وزير خارجه آلمان در حالي در سطوح مختلف با ادبياتهاي متفاوت از لزوم افزايش فشار بر ايران به منظور بازگشت به تمام تعهدات برجامي سخن ميگويند که هيچ وزنهاي براي بازگرداندن توازن به برجام روي ميز نگذاشتهاند. اروپا امروز در حال تصاحب دومين جايگاه «بازيگر غيرقابل اعتماد» در صحنه افکار عمومي ايران است و به نظر ميرسد که کشورهاي اروپايي يا چشمهاي خود را بر اين حقيقت بستهاند يا آنچنان از حيث سياسي سرسپرده امريکا و از منظر اقتصادي وابسته به اين کشور هستند که عطاي تبديل شدن به بازيگري قابل توجه در عرصه سياست بينالملل را به لقاي امريکا بخشيدهاند. برجام جدا از معناي امنيتي و اقتصادي آن براي اروپا، نشانهاي از قدرت سياسي اين اتحاديه به عنوان بلوکي واحد در مذاکرات چندجانبه بينالمللي بود و پس از آن بود که کشورهاي اروپايي به شکل جديتري به پروندههاي مهم منطقهاي در غرب آسيا نظير سوريه و يمن ورود پيدا کردند با اين همه تسليم شدن اروپا به خواست امريکا در پروندهاي مانند برجام نه فقط رابطه تهران و بروکسل بلکه نگاه جامعه جهاني به اتحاديه اروپا به عنوان بازيگري قابل اعتنا و اعتماد در رايزنيهاي بينالمللي را تحتالشعاع قرار خواهد داد. اروپاييها يک بار در سالهاي 2003 تا 2005 با به تاريخ سپردن توافق با ايران تحت فشار امريکا به جهان اثبات کردند که نبايد روي مجموعه اين کشورها به عنوان بازيگراني مستقل از امريکا در عرصه سياست خارجي و اقتصادي اکتفا کرد. بازگشت به ميز مذاکره با اروپا براي ايران 8 سال طول کشيد و البته در ابتداي آن هم تهران نتيجه مذاکرات محرمانه با امريکا در عمان را روي ميز رايزني با اروپا به اضافه چين و روسيه گذاشت. اقدامي که نشان داد ايران به خوبي دريافته اروپا ياراي مخالفت با طرحي که واشنگتن آن را تاييد کرده ندارد و همزمان از استقلال کافي براي مذاکره مستقل با تهران هم برخوردار نيست. اروپاييها با ناتواني که در يک سال و نيم گذشته از خود نشان دادهاند به گونهاي که حتي کمپانيهاي آنها براي رابطه با ايران از خزانهداري امريکا اجازه ميگيرند در حال فاصله گرفتن از برجام هستند و ناگفته پيداست که پايان برجام به دليل ناتواني اروپا در وفاي به عهد، شکستي است که جبران آن در بازه زماني کوتاهمدت ممکن نخواهد بود.
بازار