سرمقاله سازندگی/ طبل توخالی افراطیون

روزنامه سازندگی/ «طبل توخالی افراطیون» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم محمد عطریانفر است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سیر گفتوگوهای هستهای در طول ۲۰ سال گذشته فرآیندی پرنشیبوفراز داشته است. تمامی مراحل و جهتگیریهای مذاکرات از الگوریتمی واحد تبعیت کرده اما نتیجهای که رضایت مقامات مسئول و مردم را تأمین کند و شأن ملی ایران را پاس دارد به بار ننشسته است. اکنون در موقعیتی خطیر و نگرانکننده قرار گرفتهایم؛ بحرانی که در تاریخ ۴۷ ساله استقرار جمهوری اسلامی، کمسابقه و بلکه بیسابقه بوده است. روشن است که اگر روند گذشته ادامه یابد، دستاوردی متفاوت از تجربههای پیشین حاصل نخواهد شد. بنابراین ضرورت دارد در این مقطع حساس، سرفصلی تازه در هدفگذاری مذاکرات گشوده شود.
برای برونرفت از بحران کنونی، رئیسجمهور مستقر باید از اختیاراتی گستردهتر از روسای جمهور پیشین برخوردار باشد. حمایت و همراهی مؤثر و معنادار رهبر معظم انقلاب، شرط اساسی توفیق این مسیر است. رئیسجمهور باید از ناحیه رهبری، اختیارات کافی در اختیار داشته باشد تا در بزنگاههای حساس و در تقابل با رقبا بتواند، ابتکار عمل را به دست گیرد و با بهرهگیری از ظرفیتهای مشورتی، گامهایی مؤثر و راهگشا بردارد.
اما درباره کارزاری که پیرامون «اسنپبک» شکل گرفته؛ این گمانهزنیها اساسا غلط و بیپایه است. آنچه اهمیت دارد، مصلحتسنجی و توجه به صلاح کشور است. نخبگان اگر نقطهنظری دارند باید خیرخواهانه در اختیار رئیسجمهور و مسئولان ذیربط قرار دهند. طبیعی است که شورای عالی امنیت ملی که مسئولیت آن بهدرستی بر عهده آقای لاریجانی نهاده شده باید پیشنیازهای دیپلماتیک رئیسجمهور را فراهم آورد و اختیارات لازم را برای موفقیت هرچه بیشتر او از مقامات ذیربط اخذ کند.
حقیقت آن است که نباید در برابر مقولات ابزاری و زودگذر، سرسختی نشان داد. تجربههای بسیار داریم که بر اساس ضرورت و بهمنظور تأمین مصالح کشور، میتوان هر تابویی را شکست. تصلب و قطعیتهای ناصواب همواره زیانبار بوده است. باید افقهای بلند را نگریست و رویکردهای سیاسی و دیپلماتیک را بر اساس شرایط زمان و مصلحت ملی بازتعریف کرد. ایران نیازمند آن است که با تکیه بر تجربههای گذشته، گام در مسیر اصلاح رویکردها بگذارد و مهمترین مطالبات نسل مطالبهگر امروز را برآورده کند. دیپلماسی بهمثابه یک فرآیند زنده، نیازمند تغییر و نو شدن است و نباید سرمایه ملت را صرف جزئیات فرساینده کرد. در حقیقت ایران میتواند با نقشآفرینی فعال، ترتیبات امنیتی منطقه و جهان را بهبود بخشد و به عنوان عاملی امنیتبخش، سهمی مؤثر در زدودن خشونت و رادیکالیسم ایفا کند.
از این منظر نباید تصور کرد اگر در سازمان ملل ملاقاتی خاص صورت نگیرد، دنیا به پایان خواهد رسید. ایران از ظرفیت و اقتدار کافی برخوردار است تا شرایط را مجددا به نفع خود تغییر دهد. تغییر روشها متناسب با زمان نه تنها جای نگرانی ندارد بلکه عین ضرورت است. این تغییر به هیچوجه به معنای عدول از اصول یا فاصله گرفتن از انقلاب نیست؛ بلکه اتخاذ هر روش همواره باید تابع هدف بزرگتر، یعنی تأمین منافع ملی باشد. در این مسیر هم نباید از غوغای تندروها هراسی داشت. تندروها در سپهر سیاست ایران هیچگاه وزن و جایگاه واقعی نداشتهاند. آنان جرثومههایی هستند که هیاهو دارند و صدایشان طبل توخالی است. آنها با غوغاسالاری همچون طبلهایی توخالی میکوشند، خود را در قامت یک مانع نشان دهند حال آنکه در تصمیمات کلان نظام هیچگاه منشأ اثر نبودهاند. چنانکه امیرالمؤمنین(ع) فرمودهاند، «رعد و برقی هستند که نمیبارند»؛ تنها گوشها را با فریادهای بیپایه میخراشند. آنها البته حق ندارند بنا به دریافتهای شخصی خود به منفعت ملی خدشه وارد کنند. کشور و کارگزاران خدوم آن نیز در انتظار رضایت افراطیون نمیمانند. رفتار آنان ساختارشکن و آسیبزننده است و البته باید با تدابیر مسئولان صاحب اختیار کنترل شود؛ اما هرگز نباید در مقام تأمین مصالح ملی دچار تعلل و تأخیر شد. تجربه نشان داده است که افراطیون حتی در برابر درستترین استدلالها قانع نمیشوند. آنان بخش ناچیز و اندکی از جامعهاند. اگر همراهی نمیکنند، دستکم باید به آنان یادآور شد که در این سرزمین، منافع ملی بر هر منفعت جناحی و قبیلهای مقدم است.