نماد آخرین خبر

ترامپ نوبل ادبیات را نبُرد!

منبع
هم ميهن
بروزرسانی
ترامپ نوبل ادبیات را نبُرد!

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

مهرداد خدیر| با همۀ سروصدایی که دربارۀ احتمال اعطای جایزۀ صلح نوبل به دونالد ترامپ رئیس‌جمهوری آمریکا ایجاد شده بود و البته به او نرسید، همچنان مهم‌ترین جایزۀ نوبل همان است که در ادبیات اعلام می‌کنند و امسال به «لاسلو کراسنا هورکایی»، رُمان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس اهل مجارستان رسید. دلیل انتخاب او «‌آثار تأثیرگذار و الهام‌بخش در میان وحشت آخرالزمانی و تأیید دوبارۀ قدرت هنر» اعلام شده است.

هرچند در برخی رسانه‌ها اعلام‌شده از برندۀ جایزۀ ادبیات نوبل، اثری به فارسی ترجمه نشده اما گویا چنین نیست و برخی آثار او- مالیخولیای مقاومت، تعقیب هومر، تانگوی شیطان و آخرین گرگ- به پارسی برگردانده شده است. همین قید «گویا»، گویای آن است که اثری از او نخوانده‌ام؛ پس به وجه دیگری از نوبل ادبیات می‌پردازم. نخست اینکه در برخی سال‌ها، شگفتی‌سازی آکادمی سوئدی در این بوده که برنده با نوشتن و ادبیات، شناخته نمی‌شده است! همچون 9 سال قبل (2016) که باب دیلن انتخاب شد؛ حال آنکه آوازۀ او در آواز و موسیقی بود، نه ادبیات و این بحث را پیش کشید که آیا می‌توان موسیقی را ذیل ادبیات قرار داد؟ یا می‌توان «ترانه» را مانند رُمان و شعر، یکی از گونه‌های ادبی دانست یا ترانه در ذات خود با موسیقی و ملودی و صدای خواننده نسبت دارد یا با ادبیات؟ برخی اما به ماجرا به‌گونه‌ای دیگر نگریستند.

اینکه باب دیلن شایستۀ یک جایزۀ بزرگ بین‌المللی بود و چون نوبلِ موسیقی نداریم به‌جای آن، نوبل ادبیات دادند! آکادمی نوبل البته برای رفع همین اتهام، از دیلن به‌عنوان «شاعر» هم یاد و او را چنین توصیف کرد: «شاعری بزرگ که 54 سال است خود را پیوسته بازآفریده و هویت نوینی خلق کرده است.» مورد باب دیلن، بی‌سابقه نبود؛ چراکه همچنان جا دارد از اعطای جایزۀ نوبل ادبیات به وینستون چرچیل سیاست‌مدار مشهور انگلیسی ـ و به‌تعبیری بریتانیایی‌ترین بریتانیایی تاریخ ـ به‌عنوان بزرگ‌ترین شگفتی در تاریخ نوبل ادبیات یاد شود.
 
حالا به اصل حرف این یادداشت می‌رسم؛ اینکه بخت با نوبل 2025 ادبیات یار بود که به دونالد ترامپ تعلق نگرفت! توجیه نوبل ادبیات 1953 این بود که چرچیل، قلم و بیان بسیار تأثیر‌گذاری داشته، نیکو می‌نوشته و فاخر سخن می‌گفته. بااین‌حال در سیاست و جنگ نام‌آور بود، نه نویسندگی (به‌مفهوم حرفه‌ای و تخصصی کلمه)، ولو گاهی درآمدی هم‌ از نویسندگی داشته است. مهم‌تر اینکه ادبیات با تخیل سروکار دارد و سیاست با واقعیت و نطق‌های اثرگذار چرچیل ولو از آرایه‌های ادبی، کنایات، استعارات و زبان‌زدها بهره می‌برده، اما دربارۀ سیاست -عالَم واقع – بوده؛ نه زادۀ تخیل نویسنده و حاصل تنهایی‌های او. چندان‌که دربارۀ تفاوت نویسنده و روزنامه‌نگار هم می‌گویند که در اوّلی، «من» نویسنده و تخیّل او قوی است و محوریت دارد و در دومی، «ما»ی جمعی و واقعیت بی‌هیچ پیرایه و آرایۀ اضافی واجد اهمیت و اولویت است.

احتمالاً این پرسش یا خُرده پدید می‌آید که چرا وینستون چرچیلِ آداب‌دان و سیاست‌مدار ـ به‌معنی اخص و شمایلیِ کلمه ـ با دونالد ترامپ مقایسه می‌شود که اگرچه حرّاف و شومن است و دایرۀ واژگان گسترده‌ای دارد اما با ادبیات و فرهیختگی متأثر از آن بیگانه است. اصل تفاوت درست است اما ربط قضیه این است که درواقع می‌خواستند به چرچیل، نوبل صلح بدهند منتها چگونه می‌شد به رهبر پیروز بریتانیا در جنگ دوم جهانی و فرمانده نیروی دریایی این کشور در جنگ جهانی اول جایزۀ صلح بدهند درحالی‌که ژوزف استالین هم مدعی فتح بود (و ادعایی گزاف هم نبود). به‌بیان‌دیگر، چون نمی‌توانستند به فرمانده دریاسالار جایزۀ صلح بدهند، به او نوبل ادبیات دادند؛ با این توجیه: «برای توصیف استادانۀ تاریخ، زندگی‌نامه‌نویسی، فصاحت و بلاغت در دفاع از ارزش‌های انسانی.» با این اوصاف، همین‌که دیروز به‌جای صلح نوبل، نوبل ادبیات را به ترامپ ندادند و خاطرۀ 1953 تکرار نشد، مایۀ خُرسندی است!

البته برای ما فارسی‌زبانان جایزۀ ادبیات نوبل چنان بر قامت بزرگانی چون «گابریل گارسیا مارکز» و «ماریا بارگاس یوسا»، خوش نشسته که بر دیگران – هرکه باشد- ناساز می‌نماید. همه‌ساله همچنین با این شایعه دل خوشیم که از قبیلۀ ما نیز در سال‌هایی، نام‌هایی چون احمد شاملو و محمود دولت‌آبادی به‌عنوان نامزد نوبل ادبیات مطرح بوده و چون اسامی و داوری‌ها بعد از 50 سال فاش می‌شود، مشخص نشده واقعیت داشته یا نه.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره